responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 517


پيغامبرى كرد هم به كودكى .
و هيچ پيامبرى را از خداى عزّ و جلّ وحى نيامد تا چهل ساله نشد مگر آدم و عيسى را ، ايشان را هم آن روز كه بيافريد پيغامبرى داد . * ( وَجَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ 19 : 31 ) * . و مرا مبارك كرد ، هر كجا كه باشم از من علم و حكمت آموزند و به من راه يابند . * ( وَأَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكاةِ 19 : 31 ) * . و مرا دين داد و نماز و زكات فرمود . * ( ما دُمْتُ حَيًّا 19 : 31 ) * . تا زنده‌ام . * ( وَبَرًّا بِوالِدَتِي 19 : 32 ) * . و مرا فرمانبردار كرد مادر را . * ( وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً [ شَقِيًّا ] 19 : 32 ) * . و مرا بدبخت و متكبّر نكرد . * ( وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ 19 : 33 ) * . و خداى درود خويش بر من كرد آن روز كه اندر اين جهان آمدم و آن روز كه از اين جهان بيرون شوم و پيش خداى شوم . * ( ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيه يَمْتَرُونَ 19 : 34 ) * . يعنى يشّكون . اين سخن كه عيسى گفت : * ( إِنِّي عَبْدُ الله 19 : 30 ) * ، اين آن سخن [ است ] حقيقت كه ترسايان بدان به شك شدند و ندانستند كه عيسى كيست و چيست ، و خداى عزّ و جلّ را از بهر وى ناسزا گفتند ، خداى گفت : * ( ما كانَ لِلَّه أَنْ يَتَّخِذَ من وَلَدٍ سُبْحانَه 19 : 35 ) * . پاك خداى است از فرزندان و زن و انباز و از همه ناسزاها . * ( إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَه كُنْ فَيَكُونُ 2 : 117 ) * . چون كارى اندر ميان خلق قضا كند ، او را گويد : بباش ، بباشد به امر وى ، چنان كه امر كند ، و كار عيسى از آن كارها و از آن قضاها و امرهاى وى بود .
به خبرى اندر گويند كه آن روز كه عيسى از مادر جدا شد ، اندر آن ساعت هر چه بر روى زمين بت بود كه خلق او را همى پرستيدند ، آنجا كه بودند بر زمين افتادند ، و هر چه شياطين بود بر ابليس گرد آمدند ، آن مهترانشان ، گفتند بر روى زمين بگشت تا بر عيسى رسيد . او را ديد از مادر آمده ، دانست كه اين حديث است ، خواست كه فراز عيسى شود ، فريشتگان او را بزدند ازيرا كه مادر مريم گفته بود مريم را و فرزندانش را زينهار خداى داده بود و گفته بود آن روز كه بزاد : * ( إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَذُرِّيَّتَها من الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ 3 : 36 ) * .
خداى تعالى گفت : * ( فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ 3 : 37 ) * . مريم را بپذيرفت ، چنان كه مادر به وى سپرد و بپذيرفت چنان كه شيطان را از وى باز دارد .

517

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست