responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 398


با اين مردمان صبر ده و قدم ما را بر اين بدار تا باز نگرديم و ما را بر اين كافران نصرت ده .
جالوت چون ايشان را ديد عجب آمدش از دليرى ايشان ، و ننگ داشت كه با صد هزار مرد با اين سيصد و سيزده كس حرب كند . بسوى طالوت كس فرستاد و گفت : مرا ننگ آيد كه با اين مردم كه تو دارى جنگ كنم ، و ليكن بياى تا من و تو بكوشيم ، و اين سپاه من و تو به كار نيست ، و اگر تو نتوانى آمدن هر كه را خواهى بفرست به جاى خويش . طالوت سپاه را گفت : پيش جالوت كه شود ؟ كس نيارست شدن . طالوت گفت : اشموئيل مرا زرهى داده است و گفت : هر كه را آن زره بر او راست آيد ، چون بپوشد جالوت بر دست او كشته شود . پس آن زره را همه اندر پوشيدند . چون بپوشيدند بر هيچكس راست نبود .
پدر داود اندر ميان ايشان بود و او از سبط يهودا بن يعقوب بود و او با دوازده پسر اندر ميان لشكر طالوت بود و او شبان بود و گوسپندان داشتندى اندر ميان كوهها .
چون بشنيد كه لشكر به حرب جالوت همى شوند ، او با پسران به لشكر طالوت آمدند به يارى كردن ، و داود را بر گوسپندان بگذاشت . و داود كهترين بود و به تن ضعيف بود . و اين لشكر بدين گوسپندان نزديك بودند ، و پدر او را گفته بود هر روز ما را طعام آور و خبر گوسپندان مىنماى ما را . و داود هر روز به لشكرگاه آمدى سوى پدر و برادران و طعام همى آوردى ، و پيراهنى پشمين پوشيده و عصا بر گردن نهاده و توبرهء پشمين اندر بر افگنده با فلاخنى . روزى پدر را گفت : هر سنگى كه من بيندازم خطا نشود هر كجا خواهم ، اگر سوى مرغ اندازم و به هر چه اندازم . پدر گفت : اى پسر ! خداى تعالى روزى تو اندر اين فلاخن نهاده است . پس ديگر روز بيامد و گفت : اى پدر ! من دوش به خواب چنين ديدم كه اندر ميان اين كوهها شيرى بود من آن را بر نشستم و دو گوش او بگرفتم و او از زير من نتوانستى جنبيدن . پدر گفت : اى پسر ! نيك بود ، دشمنى بر دست تو مقهور گردد و ليكن ملكى بزرگ بود .
ديگر روز بيامد و گفت : اى پدر ! بنزديك تو همى آمدم ميان اين كوهها به آوازى با من تسبيح كردند . پدر گفت : نيكويى باشد كه خداى عزّ و جلّ با تو خواهد كردن .

398

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست