نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 363
فاسقان . و اندر آن بيابان نه طعام بود و نه شراب ، و امروز آن بيابان معروف است ميان مصر و ايله [ و ] فلسطين و اردن ، و اين شهرها گرداگرد اين بيابان است و بيابان را دوازده فرسنگ مسافت است و شش فرسنگ پهنا . و خداى عزّ و جلّ اين بيابان بر ايشان تيه كرد تا هر چند از درازا و پهنا بيرون نتوانستند آمدن . پس از موسى طعام خواستند ، و در آن بيابان هيچ چيز نبود جز خار بن ، نه آب و نه حيوان و نه مرغ . خداى عزّ و جلّ ايشان را ترنگبين فرستاد ، آنچه هر شب پاره پاره بر سر خارها بگرفتى . و اصل ترنجبين امروز كه بر سر خارها افتد از آن است . چون بامداد برخاستندى آن را همى خوردندى . موسى را گفتند : ما را گوشت بايد . خداى عزّ و جلّ مرغان را بفرستاد از آسمان و آن مرغان را سلوى خوانند ، و اين مرغان اندر بيابان آمدند چندانكه عدد ايشان جز خداى عزّ و جلّ كس ندانست ، و مىپريدندى و هر كه دست فراز كردى بگرفتى و از خلق نگريختندى . و خداى عزّ و جلّ گفت : * ( وَأَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوى 2 : 57 ) * . و اين سلوى هنوز مانده است و به راه مصر اندر است ، و مرغى است چندانكه كبكى سرخ و گوشت او چون گوشت كبك است . و اندر اين بيابان [ كس نه ] تواند بود كه آنجا آب نيست و ليكن گرداگرد بيابان اندر دهها است و شهرها ، و اين ترنجبين هنوز آنجا بسيار است و بر آن خارها هر شب بر افتد . گفتند : اى موسى ! ما را آب بايد . موسى دعا كرد . خداى عزّ و جلّ موسى را گفت : عصا بر سنگ زن . گروهى گفتند : آن سنگ هم اندر آن بيابان بود . و گروهى گفتند : آن سنگى بود از كوه طور سينا كه موسى آنجا با خداى عزّ و جلّ مناجات كرده بود ، بر مقدار مصلَّى نماز ، موسى هر كجا به سفر بودى يا به حضر ، آن سنگ را از خويشتن جدا نكردى . پس چون موسى مناجات خواستى كردن ، بر آن سنگ بر ايستادى و نماز كردى و مناجات گفتى . پس خداى گفت موسى را كه : عصا بر آن سنگ زن . چنان كه به قرآن اندر گفت : * ( وَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى إِذِ اسْتَسْقاه قَوْمُه أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْه اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً 7 : 160 ) * . و بنى اسرائيل دوازده سبط بودند و آن سبط با اين سبط نياميختى و نه اين با آن ، و
363
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 363