نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 345
موسى برخاست و يوشع را فراموش شد كه حديث ماهى گويد ، و موسى را نيز فراموش شد كه [ b 66 ] حديث ماهى پرسيدى . هر دو را فراموش شد ، چنان كه خداى تعالى گفت : * ( نَسِيا حُوتَهُما 18 : 61 ) * . چون برفتند مانده شدند . موسى گفت : * ( آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا من سَفَرِنا هذا نَصَباً 18 : 62 ) * . گفت : چاشت ما بيار كه ما از اين سفر رنج ديديم . نكتهاى است كه كس به علم جز به رنج نرسد . و ديگر از حدّ اندر گذشته بودند ، و ايشان را حدّ آنجا بود كه ماهى فرو شد و ايشان به فراموشى از آنجا بگذشتند و رنج بديشان رسيد . به رنجه شدن بر خود مقّر آمدند تا بدانى كه به كار خداى اندر هر كه بر حدّ خداى همى رود به دو رنج نرسد ، و چون از حدّ خداى اندر گذشت رنجش رسد . پس چون موسى گفت : چاشت بيار كه رنجه شديم . يوشع بن نون گفت : * ( إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ 18 : 63 ) * . گفتا : چون ما بدانجا رسيديم و بخفتيم ماهى آنجا فراموش كردم و ترا ياد نكردم ، و مر ابليس فراموش كرد تا ترا ياد نكردم چون برخاستى . * ( وَما أَنْسانِيه إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَه وَاتَّخَذَ سَبِيلَه في الْبَحْرِ عَجَباً 18 : 63 ) * . و ماهى راه بر گرفت و به دريا فرو شد . موسى را ياد آمد كه خداى عزّ و جلّ گفت : من طعام تو را دليل و راهنماى تو كردم . گفت : * ( ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلى آثارِهِما قَصَصاً 18 : 64 ) * . گفت : اين آسان است كه ما همى جوييم و ما را آنجا باز بايد شدن ، و بر اين بازگشتند چون بر آن سنگ برسيدند از لب دريا . گروهى مفسّران گويند چون بر سنگ آمدند ، ماهى ديدند اندر آب ، و آن آب از اين سوى و از آن سوى شده و زمين دريا پديد آمده . و موسى بر پى آن ماهى بر آن دريا همى رفت و ماهى همى شد و موسى و يوشع بر پى ماهى همى رفتند بدان دريا اندر تا بدان جايگاه كه خضر بود . و خضر اندر يكى جزيره بود بر لب دريا ايستاده و نماز همى كرد . موسى بنشست تا او نماز تمام كرد . پس گفت : السّلام عليك يا عبد الله . او گفت : عليك السّلام يا رسول الله . موسى او را گفت : ترا كه آگاه كرد كه من پيغامبرم ؟ گفت : آنكه ترا ايدر دليل بود . پس موسى گفت : * ( هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً 18 : 66 ) * . گفتا : ترا متابع شوم تا علم آموزى از آنكه خداى عزّ و جلّ ترا آموخت ؟ خضر گفت : * ( إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً . وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ ) *
345
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 345