نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 329
و خود با مردمان نتوانى بودن . * ( وَإِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَه 20 : 97 ) * . و ترا وعده است بدان جهان عذاب [ b 63 ] از خداى و خلاف نكند و هر چه خواهد ترا پاداش دهد بدين فعل كه كردى . * ( وَانْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْه عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّه ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّه في الْيَمِّ نَسْفاً 20 : 97 ) * . گفت : بنگر اين گوساله كه او را پرستيدى و او را خداى خواندى چگونه بسوزم و به دريا پراگنم خاكستر او را . پس موسى عليه السّلام بنى اسرائيل را گفت : * ( إِنَّما إِلهُكُمُ الله الَّذِي لا إِله إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً 20 : 98 ) * . اى مردمان ! خداى شما الله است و جز او هيچ خدايى نيست و او داند كه شما چه كرديد كه علم او به هر جايى محيط است . و محمّد بن جرير گفت كه موسى خاكستر آن گوساله بر آب افگند و ايشان را گفت : اين را بخوريد كه هر كه آن گوساله را دوست داشت بر دلش سرد شود و خداى تعالى گفت : * ( وَأُشْرِبُوا في قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ 2 : 93 ) * . معنى نه اين است ، معنى آيت بگويم نيكوتر از اين . پس بنى اسرائيل متحيّر شدند پيش موسى و دانستند كه گناه كردند ، چنان كه خداى تعالى گفت : * ( وَلَمَّا سُقِطَ في أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَيَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ من الْخاسِرِينَ 7 : 149 ) * . چون ديدند كه راه را گم كردند ، خداى را بخواندند و استغفار كردند . پس موسى را گفتند : ما را از خداى توبت خواه كه اگر خداى ما را نيامرزد ما از زيانكارانيم . موسى دعا كرد خداى تعالى گفت : توبهء ايشان آن است كه اين دوازده هزار كه گوساله نپرستيدند گردن ايشان بزنند . و اندر اخبار چنان است كه پيش از موسى شريعت چنان بود كه هر كه گناه كردى به اندامى ، توبهء او آن بودى كه آن اندام كه بدان گناه كرده بودى ببريدندى ، پس خداى توبهء او بپذيرفتى . و اين پيش از شريعت ابراهيم بود . چون صحف بيامد ، اين حكم منسوخ شد . پس خداى با آن قوم كه گوساله پرستيد بر شريعت موسى كار نكرد و نه بر شريعت ابراهيم ، و بدان شريعت كار كرد كه پيش از شريعت ابراهيم بود . پس موسى ايشان را گفت : خداى تعالى همى گويد كه ايشان كه گوساله پرستيدند و سرها پيش گوساله بر زمين نهادند ، گناه به سر و گردن كردند تا سر از گردن نبرند
329
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 329