responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 328


را بر من شاد مكن و مرا با اين قوم كه ترا مخالف شدند راست مكن .
پس موسى دانست كه هارون را گناه نيست . او را دعا كرد و از او عذر خواست .
* ( رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنا في رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ 7 : 151 ) * . و اندر اين مناظرهء موسى با هارون معاتبه بود ، و آنكه موسى گفت چرا چنين كردى و جواب هارون كه چرا نكردم ، و چرا از ميان ايشان بيرون نشدم و از پس تو نيامدم ، اندر اينجا نكته هاى بسيار است از باب سياست و نگاه داشتن رعيّت كه چون اضطراب كنند و به فساد مشغول شوند ، چگونه بايد داشتن و حيلت كردن ايشان را به حكم سياست ، و ليكن جايگاهش نه اين كتاب است ، و اگر بگويم دراز شود و اين كتاب از حدّ اقتصار بيرون شود ، از بهر آن نگفتم .
پس بنى اسرائيل همه بر موسى گرد آمدند متحيّر و شرمزده از آنكه كرده بودند ، و موسى با ايشان عتاب كرد ، چنان كه فرمود : * ( أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً 20 : 86 ) * . خداى با شما نه وعدهء نيكو كرد ، مرا به مناجات برد و شما را كتاب فرستاد به دست من ؟
* ( أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ من رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي 20 : 86 ) * .
گفتا : بدين مايه روزگار كه من از شما جدا شدم ، چنين عهد بر من دراز شد يا خواستيد كه خشم خداى بر شما بيايد و وعدهء مرا خلاف كرديد و دين من دست باز داشتيد ؟ * ( قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَلكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً من زِينَةِ الْقَوْمِ 20 : 87 ) * . گفتند :
ما وعدهء ترا خلاف نكرديم و دين ترا دست باز نداشتيم كه تو بر ما خشم گرفتى ، ما آن خواسته بيرون انداختيم از بهر خشنودى تو . سامرى آن خواسته ها برگرفت و اين گوساله كرد . و خداى عزّ و جلّ از ايشان حكايت كرد و گفت : * ( فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ . فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَه خُوارٌ 20 : 87 - 88 ) * .
پس موسى سامرى را گفت : اين چه كار بود كردى ؟ * ( قال فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ . ) * * ( قال بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا به فَقَبَضْتُ قَبْضَةً من أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَكَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي 20 : 95 - 96 ) * . اين سخن پيش از اين ياد كرديم . پس گفت : * ( فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ في الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ 20 : 97 ) * . موسى گفت سامرى را : من ترا نكشم و ليكن كس فراز تو نيايد و تو با مردمان نياميزى و كس ترا فرا پيش خويش نگذارد و با تو سخن نگويد ،

328

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 328
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست