نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 309
گفتند : همه خواسته هاى ما ايشان دارند از پيرايه ها و زر و گوهر كه عاريت خواستند و جمله ببردهاند ، و ما را چاره نيست از پس ايشان رفتن . و موسى از آن گفت بنى اسرائيل را كه از ايشان پيرايه ها عاريت بستانيد تا ايشان از بهر خواسته از پس ايشان بروند و هلاك شوند . پس چون بامداد ببود ، هيچ خانهاى نماند به مصر اندر از قبطيان كه اندر او يك تن نمرد از خرد و بزرگ . چون روز بود ايشان به گور كردن مردگان و تعزيت مشغول شدند تا نيمروز ، و موسى و بنى اسرائيل دور برفتند . پس همان روز فرعون كس فرستاد به همه شهرها كه به حدود مصر بود تا سپاه حشر كردند . شبانگاه بود ، همه بر درگاه فرعون گرد آمدند ، چنان كه خداى گفت : * ( فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ في الْمَدائِنِ حاشِرِينَ . إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ 26 : 53 - 54 ) * . فرعون ايشان را گفت : بنى اسرائيل كيستند ؟ و ما بيشتريم از ايشان . * ( وَإِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ . وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ 26 : 55 - 56 ) * . و ايشان ما را ستيز كردند و خواسته هاى ما را به حيلت ببردند ، و موسى به جادويى به هر خانهاى مصيبت افگند و ما همه گرد آمديم با سليح تمام . پس ديگر روز سپاه عرض كرد و روز دوشنبه بود دهم ماه محرّم ، روز عاشورا ، و سپاه بكشيد و هامان را بر مقدّمه كرد با دو هزار هزار مرد و خود به قلب اندر برفت با پنج هزار هزار مردان همه سوار . و اندر آن سپاه هزار هزار و هفتصد هزار اسب نر بودند جز ماديان ، و از اين اسبان نر هفتاد هزار سياه بودند . بجز از ديگر لونها . و به اخبار تفسير اندر ايدون است بيرون از اين كتاب كه روزگار تابستان بود و روز دوازده ساعت ، چون آفتاب بر آمد ، سپاه از مصر بيرون كشيد ، چنان كه خداى عزّ و جلّ گفت : * ( فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ 26 : 60 ) * . و نيمروز براند ، چون از روز شش ساعت بگذشت و نيمى بود ، فرعون به موسى رسيد ، و فرعون مر ساقهء موسى را يافته بود . هر چه موسى و بنى اسرائيل به شب و روز برفتند ، فرعون به نيم روز برفت تا اندر يافتشان و بديشان نزديك آمد . [ b 59 ] بنى اسرائيل موسى را گفتند : ما را اندر يافتند و نزديك آمدند ، و ما را پيش دريا است و از پس شمشير و سپاه فرعون ده چندان ما است و ما را همه بكشند . چنان كه خداى گفت : * ( فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قال أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ 26 : 61 ) * . چون موسى آن ضعف و سستى ايشان ديد ، گفت : * ( كَلَّا إِنَّ مَعِي رَبِّي ) *
309
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 309