responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 286


* ( تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الأُولى 20 : 21 ) * . بفرمودش كه برگير و مترس كه اين را باز چوب خواهم كردن چنان كه بود . و موسى بدين ترسيدن معذور بود كه اين ترسيدن از قوّت يقين بود ، و دانست كه خداى عزّ و جلّ قادر است كه آن چوب را مار گرداند و فرعون را هلاك كند و عقوبت كند ، و ليكن ندانست كه آن را باز چوب خواهد كردن و آن را آيت نبوّت خواهد ساختن به عقوبت .
پس چون خداى عزّ و جلّ او را ايمن كرد و گفت : * ( خُذْها وَلا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الأُولى 20 : 21 ) * . بفرمودش كه برگير و مترس كه اين را باز چوب خواهم كردن ، نيز نترسيد و دست فراز كرد و گردن مار بگرفت . مار به دست وى اندر چوب گشت همچنانكه بود . پس چون اين يك آيت بديد و بياراميد ، ديگر آيتش بنمود و گفت :
* ( أَدْخِلْ يَدَكَ في جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ من غَيْرِ سُوءٍ 27 : 12 ) * . آية آخرى . گفت : دست به جيب درّاعهء پشمين فرو كن [ و بر كش . دست راست به دراعهء پشمين فرو كرد ] ، و گونهء موسى و روى او سياه چرده بود و به سياهى گراييدى . دست از جيب بر كشيد همى تافت اندر تاريكى شب همچون ماه سپيد ، نه سپيدى پيسى يا سپيدى علَّتى و ليكن سپيدى آيت و علامت . خداى عزّ و جلّ گفت : * ( فَذانِكَ بُرْهانانِ من رَبِّكَ 28 : 32 ) * .
اين هر دو آيت حجّت است ترا بر پيغمبرى تو سوى فرعون . [ پس پيغامش بداد : * ( أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ، قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ 26 : 10 - 11 ) * . ] پس [ چون ] خداى عزّ و جلّ موسى را همه آيت داده بود و همه ادب راست كرده ، موسى نيز بنگر چه ادب و حكمت كار بست با خداى عزّ و جلّ ، اندر آن مقام هر چه دانست كه او را اندر آن پيغام ببايست گزاردن از احكام پيغمبرى و اسباب آن تا آن پيغام تواند گزاردن ، همه از خداى عزّ و جلّ بخواست در آن مقام و گفت : * ( رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي . وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي . وَاحْلُلْ عُقْدَةً من لِسانِي . يَفْقَهُوا قَوْلِي 20 : 25 - 28 ) * .
و موسى تنگ طبع بود و دانست كه پيغام گزاردن را دلى بايد فراخ و صبر بسيار تا هر چه به روى آيد از سختى و مكروه و از آنكه او را دروغزن و جادو خوانند ، و هر سختى احتمال تواند كردن . گفت : يا ربّ ! اين تنگدلى از من بردار و دل من اندر كار تو و پيغام گزاردن تو فراخ كن و كار بر من آسان كن تا مرا دشخوارى به روى نيايد

286

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست