آمد و ما را آب داد و آن سنگ را از سر چاه بر گرفت تنها و آب از چاه بر آورد و هرگز ما از وى قوىتر مرد نديديم ، و گرسنه و پاى برهنه است . شعيب اين دختر مهتر را كه صفورا نام بود به عبرانى و به تازى صفرا ، او را گفت : شو و آن مرد را بخوان تا او را طعام دهيم . آن دختر بيامد . چون بنزديك موسى رسيد ، شرم داشت . او را گفت :
پدرم ترا همى خواند . چنان كه خداى تعالى گفت : * ( فَجاءَتْه إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا 28 : 25 ) * . موسى گفت : پدر تو از من چه خواهد ؟ گفتا : مزد اين كه ما را آب دادى بدهد .
موسى برخاست و همى رفت ، و اين دختر پيش او اندر همى رفت . موسى جوان بود و زن نيكو ، نخواست كه چشمش بر بالاى دختر آيد ، او را گفت : اى دختر ! تو از پس من بياى كه من به پيش تو اندر همى روم ، اگر راه خطا كنم مرا آوازه ده . دختر دانست كه او از پارسايى همى گويد . موسى پيش رفت و دختر از پس او تا سوى شعيب رسيد . موسى را بپرسيد كه تو كيستى ؟ گفت : من پسر عمرانم از بنى اسرائيل ، از مصر از فرزندان لاوى بن يعقوب اسرائيل الله . و قصّهء خود و فرعون شعيب را بگفت . * ( وَقَصَّ عَلَيْه الْقَصَصَ 28 : 25 ) * . و گريختن از مصر از بيم فرعون . شعيب گفت : * ( لا تَخَفْ نَجَوْتَ من الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ 28 : 25 ) * . گفتا : مترس كه تو از كافران برستى . پس چون موسى طعام بخورد ، اين دختر كه موسى را خوانده بود گفتا : * ( يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْه إِنَّ خَيْرَ من اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ 28 : 26 ) * . گفتا : اى پدر تو مزدور طلب كنى ، اين مرد را به مزد گير كه هم با نيرو است و هم پارسا و با امانت ، و بهتر مزدورى آن بود كه او را امانت بود و با قوّت بود . شعيب گفت : قوّتش دانستى ، امانتش كجا ديدى ؟ گفت : من او را بخواندم و پيش او اندر همى شدم تا ره نمايم ، او نخواست كه من پيش اندر باشم تا بالاى من نبيند ، مرا گفتا : از پس من رو .
شعيب را دل بر موسى بنشست و دانست كه مرد جوان را جز به زن نشايد بستن ، او را گفت : * ( قال إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ 28 : 27 ) * . من خواهم كه از اين دختران يكى را به زنى به تو دهم و كابين آن خواهم كه هشت سال مرا مزدورى كنى و گوسپندان مرا بدارى ، و

278