responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 21


من پيش از آن روز به علم عروض توجّهى نداشتم . پس بدان مرد گفتم با خود قرار گذاشته‌ام كه امروز در علم عروض سخنى نرانم ، چون فردا شود نزد من آى . آنگاه عروض خليل بن احمد را از دوستى به امانت گرفتم و تمام شب به مطالعهء آن پرداختم . بامدادان عروضى شدم .
طبرى چندين سال در مصر به سر برد و در خلال اين سالها به شام سفر كرد و باز آمد و فقه مالك را نيز از شاگردان ابن وهب فرا گرفت .
پس از ساليانى چند اقامت در مصر ، هواى بغداد كرد و بر آن شد در اين شهر جز به روايت و درايت و تأليف و تصنيف نپردازد . وى گذشته از مجالست با بسيارى از دانشمندان و نامداران ، به كار تأليف و تصنيف نيز اهتمامى تمام مبذول داشت .
اقامت طبرى در بغداد چندان به درازا نكشيد ، آهنگ طبرستان كرد و به سوى مولد خود بازگشت . اين پس از دوران بلند دانشجويى و آموزش ، نخستين سفر به زادگاه بود . سفر دوم طبرى به سال 290 ه - ق . اتفاق افتاد .
در بازگشت به بغداد ، طبرى به ستيزه‌اى ناخواسته دچار شد . در آن عصر بازار ستيز و آويز اصحاب مذاهب و عقايد تعصّب آميز در بغداد گرم بود . محضرهاى عالمان و فقيهان به جدل و مناظره مىگذشت . حديث خلق و قدم قرآن سخت بر سر زبانها بود . پيروان احمد حنبل ، يكى از امامان چهارگانهء سنت ، مردمى سختگير بودند و عقل و برهان را در امور اعتقادى ناخوش مىداشتند و به آزار ديگران مىپرداختند .
آنان قرآن را قديم مىشمردند و خداى را بر « عرش » مىنشاندند .
طبرى در بارهء امام احمد حنبل اعتقادى ديگرگون داشت . به روايت ابن شحنه ، طبرى كه در فقه و تفسير و حديث از عالمان بزرگ بود ، در اثرى كه از مسالك مجتهدان گفتگو مىكند ، احمد حنبل را در زمرهء فقيهان نمىآورد و او را محدّثى ساده مىشمارد .
مىگويند به زمانى كه طبرى از سفر دومش به طبرستان به بغداد بازگشت ، گروهى از متعصّبان حنبلى چون ابو عبد الله جصّاص و جعفر بن عرفه قصد وى كردند و روز

مقدمه 21

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 21
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست