responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 135


عليهم السّلام معصوم بودند ، و من اين معنى بگويم هر چند محمّد بن جرير نگفته است ، تا ابراهيم را تهمت دروغ نكنى . و معنى آن كه گفت زى علما آن است كه * ( بَلْ فَعَلَه 21 : 63 ) * ، اينجا وقف است : پس ابتدا كنى : * ( كَبِيرُهُمْ هذا 21 : 63 ) * ، چنان كه ايدون گويد : كرد مهترشان اينك بپرسيدش اگر سخن گويد .
ابراهيم وقف نكرد و ليكن سخن از اوّل تا به آخر بگفت و بر ايشان پوشيده كرد .
ايدون پنداشتند كه او گويد مهترشان كرد . و ابراهيم معنى وقف خواست تا سخن بر ايشان پوشيده باشد و او را دروغ گفته نيايد ، پس ايشان گفتند : * ( لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ 21 : 65 ) * . تو دانى كه ايشان سخن نگويند ؟ ابراهيم عليه السّلام آن حجّت بر ايشان گردانيد كه چون ايشان سخن نگويند و كس را منفعت و مضرّت نكنند ، پس ايشان را چرا پرستيد ؟ چنان كه خداى عزّ و جلّ گفت : * ( أَ فَتَعْبُدُونَ من دُونِ الله ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَلا يَضُرُّكُمْ . أُفٍّ لَكُمْ وَلِما تَعْبُدُونَ من دُونِ الله أَ فَلا تَعْقِلُونَ 21 : 66 - 67 ) * . همى پرستيد شما چيزهايى كه شما را نفع نكند و ضر نكند ، و حجّت خويش بر ايشان لازم كرد .
چون ابراهيم گفت ايشان را كه شما را سود و زيان نكنند و نخورند و نبينند و نشنوند چرا پرستيد ؟ ! ايشان را درست شد كه ابراهيم كرده است . آنگه تدبير عقوبت او كردند .
و ابراهيم پيغامبرى آشكارا [ b 25 ] كرد و خلق را به خداى عزّ و جلّ خواند و از بتپرستى نهى كرد . و قوم با وى حجّت گرفتند و ايدون گفتند كه ما را نهى كنى از دينى كه پدران ما بر آن بودند . و ابراهيم گفت : پدران شما بر خطا بودند كه چيزى پرستيدند كه از او منفعت و مضرّت نديدندى . ابراهيم ايشان را به حجّت غلبه كرد چنان كه خداى گفت : * ( وَتِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِه نَرْفَعُ دَرَجاتٍ من نَشاءُ 6 : 83 ) * . و ديگر جاى گفت : * ( وَحاجَّه قَوْمُه قال أَ تُحاجُّونِّي في الله وَقَدْ هَدانِ 6 : 80 ) * . پس نمرود ايشان را پيش خواند و گفت : خداى تو كه ملك آسمان دارد ، چه تواند كردن كه من نتوانم كردن ؟ چنان كه خداى گفت : * ( أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ في رَبِّه أَنْ آتاه الله الْمُلْكَ إِذْ قال إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قال أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ 2 : 258 ) * .
ابراهيم گفت : خداى من زنده مرده و مرده را زنده كند . نمرود گفت : من نيز مرده زنده

135

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست