responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 134


تن از ايشان آن را از او بشنيدند ، به خوار داشتند . همه از شهر بيرون شدند . خازن آن بتخانه پدر ابراهيم بود ، ابراهيم را گفت : چون تو به عيدگاه نخواهى آمدن ، اين بتخانه را نگاه دار . و خود با نمرود و ديگران به عيد بيرون شدند ، چنان كه خداى گفت : * ( فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْه يَرْجِعُونَ 21 : 58 ) * .
ابراهيم عليه السّلام تبرى بياورد و به بتخانه اندر شد و آن طعامها بديد و بر ايشان افسوس كرد ، و آن همه بتان را دست ببريد مگر آن بت بزرگ . و بدان خانه اندر يكى بت بزرگ بود ، ابراهيم آن را نجنبانيد و بتان را گفت : * ( أَ لا تَأْكُلُونَ 37 : 91 ) * . اين طعام را نخوريد ؟ * ( ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ 37 : 92 ) * . و چه بوده است كه همى سخن نگوييد ؟ ! سخن گوييد . پس آن بتان را دستها ببريد و آن تبر بر گردن آن بت بزرگ بر نهاد و حجّت خويشتن بر ايشان درست كرد ، تا اگر گويند اين چنين كه كرد ، گويد اين بت بزرگ كرد ، و اگر ايشان گويند اين بت چون كند و كس را زيان نتواند كردن ، او گويد چرا آن را پرستيد كه زيان و سود نتواند كردن ؟ ! پس چون از عيد باز آمدند و به بتخانه شدند و آن بتان را بديدند بدان حال ، همه گرد آمدند و شنعت كردند و نمرود را آگاه كردند . به بتخانه اندر آمد و مردمان همه گرد آمدند و گفتند : من فعل هذا بالهتنا انّه لمن الظَّالمين . اين كه كرد بر بتان ما كه هر كه كرد بر خويشتن ظلم كرد ! آن دو سه تن كه از ابراهيم شنيده بودند كه گفت : * ( وَتَاللَّه لأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ 21 : 57 ) * . اين [ مردمان سوى نمرود ] آمدند و گفتند : سمعنا فتى يذكرهم يقال له ابراهيم . گفتند : از جوانمردى شنيديم كه ايشان را همى بد گفت ، نام او ابراهيم ، مگر اين او كرده است ، چنان كه خداى گفت : * ( قالُوا فَأْتُوا به عَلى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ 21 : 61 ) * . او را پيش مردمان آريد تا مقرّ شود و ايشان گواه باشند . برفتند و ابراهيم را بياوردند و گفتند : * ( أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ 21 : 62 ) * . تو كردى با خدايان ما چنين ؟ ابراهيم گفت : * ( بَلْ فَعَلَه كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ 21 : 63 ) * . يكى كرد از مهتران ايشان ، اينك بپرسيدش كه كرد ؟ ! و ليكن اين [ را ] معنى آن است زى علما و اهل تفسير تا بدانى كه ابراهيم عليه السّلام بدين معنى چه خواست تا بر او دروغ نيندشى كه دروغ از گناههاى كباير است ، و پيغامبران

134

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست