responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 572


اخبار طسم و جديس و حسّان بن تبّع و حربها و واقعه هاى ميان ايشان و اين طسم و جديس دو قبيله بودند از عرب يمامه بدان وقت كه جذيمه ملك بود ، و از دست وى بر ايشان ملكى بود نام وى عملوق ، و طسم مردى ستمگاره بود و كارش به بيدادى بدان رسيد كه فرمود هيچكس مباد كه [ b 105 ] دختر دوشيزه به شوى دهد از قبيلهء جديس تا نخست سوى من نيارد تا دوشيزگى وى نستانم . و مردمان در دست وى بيچاره شده بودند . چون روزگار برآمد ، يكى مرد بود نام او اسود بن عفّان ، مهتر جديس بود ، مهتران [ حى ] را بخواند و جوانان را ، و به سرّ اندر ايدون گفت : همى بينيد كه ما به چه سختى و عار اندريم ! و سگان بدين حال اندر صبر نكنند ، پس مردمان چگونه كنند ! و من از شما يارى خواهم تا از اين ملك برهيم و از همه قبيلهء وى . گفتند : چه فرمايى ؟ گفت :
من ملك را با همه مهتران طسم مهمان كنم و شما را نيز بخوانم ، هر مردى از ايشان و دو مرد از ما ، و هر كسى از شما بياييد با شمشيرى ، و آن شمشير زير بساط و زير ريگ پنهان كنيد ، و ايشان بىسلاح آيند . چون از در درآيند ، شما شمشيرها برگيريد ، من خود ملك را بكشم و شما هر مردى مردى را بكشيد . چون مهتران را كشتيد ، ديگران را خطرى نبود . گفتند : فرمانبرداريم . پس ان ملك را مهمان كردند ، و طسم را و همه مهتران طسم را بكشتند ، و يك مرد از طسم بجست ، نام او رياح بن مرّه ، و پيش حسّان شد . و اين حسّان مردى بود از ملوك تبّع يمن از جليلان ، رياح او

572

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 572
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست