ذكر اخبار الخيل امّا اخبار الخيل چنان است كه خداى عزّ و جلّ گفته است اندر قصّهء سليمان عليه السّلام * ( [ إِذْ عُرِضَ عَلَيْه بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ 38 : 31 ) * . چنين گفتند به اخبار تفسير اندر كه سليمان را هزار اسب بود تازى بر نشست او را و آن همه بر او عرضه كردندى و ] او از نعمت اين جهان دو چيز دوستتر داشتى : يكى اسب و ديگر سلاح از بهر غزو كردن با كافران و سبب قهر ايشان . و چنين گويند كه شريعت تورات اندر بدان شريعتهاى ديگر نماند ، نماز ديگر فريضه تر بودى و گرامىتر ، و نماز ديگر را صلاة الوسطى گفتندى از بهر آنكه به ميان چهار نماز اندر است : نماز بامداد و نماز پيشين و نماز شام و نماز خفتن . و سليمان عليه السّلام ايستاده بود و آن اسبان كه از سبا آورده بودند عرض همى كردند ، و آنكه از پدرش داود به ميراث به دو رسيده بود . چون نهصد اسب عرض كردند ، آفتاب فرو شده بود و نماز ديگر از وقت بشده . سليمان ضجر شد و خود را ملامت كرد و گفت : * ( إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي 38 : 32 ) * . يعنى حبَّ المال كقوله ان ترك خيرا . اى مالا عن ذكر ربّى . اى عن صلاة ربى . حتى توارت بالحجاب . يعنى الصّلاة ، يعنى غابت الشّمس . و سليمان با خود عتاب كرد و گفت :
خداى عزّ و جلّ دوستى مال در دل من افگند تا نماز از دل من بشد و آفتاب فرو رفت . پس گفت : * ( رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَالأَعْناقِ 38 : 33 ) * . اين اسبان را باز گردانيد ، و ايشان را همه گردن بزد .

432