responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 404


قصّهء داود پيغامبر عليه السّلام پس چون داود عليه السّلام به ملك بنشست ، بنى اسرائيل همه او را بپذيرفتند . و پدر او ايشابود بن عون بن حابر بن سلمون بن عسوان بن عمران بن رام بن عمرو بن فاص بن يهودا بن يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم عليهم السّلام . و داود مردى بود سرخموى و گربه چشم و پست بالاى و اندك ريش . و خداى عزّ و جلّ او را پيغمبرى و ملكى داد و اندر ملك هيچكس با وى منازعت نتوانست كردن از ملوك كافران ، چنان كه خداى گفت : * ( وَاذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الأَيْدِ إِنَّه أَوَّابٌ 38 : 17 ) * . يعنى ذو القّوة . و جايى ديگر گفت : * ( وَشَدَدْنا مُلْكَه وَآتَيْناه الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطابِ 38 : 20 ) * . و قوّت او چندان بود كه هر شبى بر در او چهار هزار مرد پاس داشتندى به نوبت .
و اندر بنى اسرائيل [ جز ] از موسى و يوشع از او بخردتر مردى نبود . و هميشه ملك از سبطى بودى و پيغامبر از سبطى ديگر بودى ، تا به روزگار داود رسيد ، او هم ملك بود و هم پيغامبر . و از پس او پسرش را سليمان همچنين . و داود را خليفهء خويش خواند حقّ تعالى و چنين گفت : * ( يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً في الأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ 38 : 26 ) * . و او را حكمت و علم و حكم كردن بياموخت ميان خلق اندر . و او نه صاحب شريعت بود ، بر دين موسى كار كردى و خلق را بدان دين خواندى . و زبور را به دو فرستاد و اندر زبور حكم شريعت نبود مگر تحميد و تهليل و ستايش خداى بود و موعظتها و پندها . و خداى تعالى داود را آوازى داده بود كه زبور را

404

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 404
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست