responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 166


قصّهء قربان كردن ابراهيم مر اسماعيل پسر را عليهما السّلام پس چون ابراهيم را اسحق آمد و بزرگ شد ، و اسماعيل ده ساله شد و اسحق پنج ساله شد ، و ابراهيم با خداى تعالى نذر كرده بود كه اگر مرا پسرى بود او را از قبل خداى تعالى قربان كنم . پس چون پسران بزرگ شدند ، خداى عزّ و جلّ آن نذر را ياد كرد و او را به خواب بنمود كه نذر خويش را وفا كن . و بدين خواب اندر يكى حكمت است ، هر چند كه محمّد بن جرير نگفته است بدين كتاب اندر ، ازيرا كه پيغامبران خداى گونه گونه بودند ، از ايشان گروهى را جبريل آمد و وحى آورد بمشافهه ، و آن پيغامبران مرسل بودند چنان كه پيغامبر ما و موسى و عيسى و ابراهيم و نوح عليهم السّلام ، و گروهى آن بودند كه جبريل خويشتن را بديشان ننمودى و ليكن آواز كردى بدانچه فرمان بودى ، و گروهى آن بودند كه به خواب ديدندى و هر چه ايشان را از آسمان امر آمدى به خواب آمدى . و اين گروه بودند كه ايشان را انبيا خواندندى و مرسل نخوانند ، و بر اين گروه صحف و قرآن از آسمان نيامد ، و ايشان را نفرمودند كه شريعت نهند ، و ايشان همه از صحفهاى پيشين كه بر پيغامبران آمده بودى همى خواندندى و هم بر آن شريعت كه از پيش بودى همى رفتندى . و آنكه مرسلان بودند [ آن بودند ] كه بر ايشان از آسمان صحفها آمد و قرآن و شريعت آمد . و خداى تعالى پيغامبران را بر يك ديگر فضيلت بسيار كرد ، چنان كه گفت :
* ( فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا 17 : 21 ) * . و ابراهيم

166

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست