ناچيز منتشر ساختم ، چندان مورد اقبال خوانندگان پژوهنده و گرامى روبرو گرديد كه به فاصلهء هر دو سال ، سه چاپ از آن به بازار كتاب عرضه گرديد .
البته گفتنى است از « تاريخنامهء طبرى » پيشتر متنى در هندوستان به چاپ سنگى رسيده بوده است كه در عنوان آن آمده : « تاريخ طبرى كه منسوب به ابو جعفر محمّد بن جرير يزيد الطبرى است ، و ابو على محمّد بن محمّد البلعمى فارسى نموده ، و نبذى از وقايع افزوده ، در مطبع نامى گرامى منشى نول كشور بطبع مزيّن مقبول جهان گرديد » ، « ريختهء قلم محمد انوار حسين تسليم سهسوانى ، در ماه جولاى 1874 ميلادى مطابق با ماه جمادى الثانى سنهء 1291 هجرى طبع گرديد ، و سواد حروفش در چشم مشتاقان و ديدهء وران سرمه كشيد . تسليم بس كن و ترك هوس كن زياده مخروش به خموشى بكوش تاريخ طبع بگو و به راه خود برو : قطعهء تاريخ طبع كتاب تاريخ طبرى :
< شعر > چو شد طبع طبرى باسلوب خود دلم گشت در سير آن صرف محو نشان داد تسليم از بهر سال سر غور و انديشه و راى و سحو < / شعر > سنهء 1291 هجرى من چون به ياريهاى يزدان به كار « تاريخنامهء طبرى » پرداختم ، پس از بررسى در نسخه هاى تاريخنامهء طبرى و سنجش و مقابلهء نسخه ها با يك ديگر ، و تطبيق ترجمه با متن تازى و افزونيها و كاستيهاى آن ، بىاندك شبهه و ترديد ، بيقين دريافتم كه تاريخنامهء طبرى در سه گونه روايت كه حاصل كار سه گروه از دبيران و منشيان دانشمند ديوان سامانيان بوده است گردانيده شده است .
دليل نخستين ، دو گونه مقدّمهء تازى و فارسى است كه بر سر نسخه ها است ، و بيرون از آن در باز شناساندن نسخه ها نيز به تفصيل از دورى و نزديكى شيوهء نگارش و روايت نسخه ها به يك ديگر سخن گفته‌ام . روايت سوم همان است كه استاد زنده ياد شادروان مجتبى مينوى ، نسخهء عكسى آن را - كه اصل آن در كتابخانهء آستان قدس رضوى است - با مقدّمه‌اى چاپ كرده‌اند و من بخشى از آن را با نسخهء اساس خود ، در دفتر دوم - مجلَّدهاى سه گانهء باز پسين - باز سنجيده‌ام . روايتها چندان دور از هم

مقدمه 14