37331 - ابن شهاب مىگويد : ابوبكر و عمر در اين خلافت خود ، هر گاه عباس را مىديدند ، از مركب خود پياده شده و او را تا مقصد پياده همراهى مىكردند . < فهرس الموضوعات > عمر به عباس مىگويد : هيچكس حق پيشقدم شدن بر بنىهاشم را ندارد جز من ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر به عباس مىگويد : هيچكس حق پيشقدم شدن بر بنىهاشم را ندارد جز من ! ! - تاريخ يعقوبى ج 2 ص 143 عمر در سال 17 هجرى عمره رجبيه به جا آورد و پس از بيست روز برگشت ، عباس هم همراه او بود . مركب عباس چموش و خشن بود . لذا عمر قدرى جلو رفت ، سپس ايستاد ، تا عباس به او برسد . سپس به او گفت : اى بنى هاشميان هيچ كس حق جلو افتادن بر شما را ندارد . . . عباس در جواب او گفت : خداوند ما را براى نبوت برگزيد و لايق ديد ، اما براى خلافت شايسته ندانست . < فهرس الموضوعات > تواضع و احترام پيش از حد عمر براى عباس و توسل به او براى تقرب به خداوند ! ! < / فهرس الموضوعات > تواضع و احترام پيش از حد عمر براى عباس و توسل به او براى تقرب به خداوند ! ! - صحيح بخارى ج 2 ص 15 حسن بن محمد . . . از انس روايت مىكند : عمر بن خطاب هنگام قحطى آب به عباس بن عبد المطلب متوسل مىشد و مىگفت : خداوندا ما به پيامبر تو صلى الله عليه ( وآله ) و سلم توسل مىجوئيم ما را از آب سيراب نما . خداوندا به عموى پيامبرت توسل مىجوئيم . به ما آب مرحمت فرما . خداوند هم آنها را سيراب مىكرد . - مغنى ج 2 ص 295 مستحب است به كسانى كه ظاهر الصلاح هستند هنگام دعا كردن توسل جست . زيرا به استجابت دعا نزديكتر است . بهمين خاطر عمر هنگام دعا براى باران به عباس عموى پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم متوسل مىشد . پسر عمر هم در ، عام الرماده ، ( خشكسالى ) به عباس توسل يافت و گفت : خداوندا اين عموى پيامبر تو صلى الله عليه ( وآله ) وسلم است ، كه به او توسل جستهايم ، ما را از آب سيراب كن ، چندى نگذشت كه خداوند باران را بر آنان فرو فرستاد . - سير اعلام النبلاء ج 2 ص 91