responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 878


عليه ( وآله ) وسلم را فاش نمىكنم . پس از آنكه آن حضرت از دنيا رحلت كرد ، دوباره مطلب را پرسيدم ، فرمود : الآن ( كه حضرت از دنيا رفته ) برايت مىگويم : ابتدا فرمود : جبرئيل هر سال يك بار قرآن را بر من نازل كرد ، و امسال دوبار نازل كرده است ، و اين نشانه آن است كه اجل من نزديك شده است ، پس تقوا پيشه كن و صبر نما كه من خوب سلف و گذشته براى تو هستم . با شنيدن اين خبر گريستم ، پدرم با ديدن گريه من فرمود : آيا خشنود نيستى از اينكه سرور زنان مؤمنين مىباشى ، اينجا بود كه از خوشحالى خنديدم . ابوبكر بن ابى شيبه . . . از عائشه همين روايت را ذكر كرده فقط در آخر آن آمده است : حضرت فرمود : امسال كه دوبار قرآن بر من نازل شده ، نشانه آن است كه اجل من رسيده است و تو اول كسى هستى كه به من ملحق خواهى شد . و من سلف و گذشته و پدر خوبى براى تو هستم . از اين خبر گريستم . سپس فرمود : آيا خشنود نيستى از اينكه سرور زنان مؤمنين يا سرور زنان اين امت مىباشى ، اينجا بود كه از خوشحالى خنديدم .
- سنن ابن ماجه ج 1 ص 518 1621 - ابوبكر بن ابى شيبه . . . از عائشه روايت مىكند : همه زنان پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نزد آن حضرت بودند ، ناگاه فاطمه ( عليها سلام ) آمد ، در حاليكه راه رفتنش همانند راه رفتن پدرش رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بود . حضرت او را كه ديد فرمود : مرحبا به دخترم ، سپس او را در كنار خود نشاند و آهسته برايش شروع به صحبت كرد . فاطمه ( عليها سلام ) شروع به گريه كرد . حضرت مطلب ديگرى برايش فرمود كه باعث خنده‌اش شد . از ايشان پرسيدم : حضرت در ميان همه زنانش ترا براى اسرارش برگزيد ، چه چيزى برايت فرمود كه ابتدا گريستى ، سپس خنديدى ؟ فرمود : من سر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را فاش نمىكنم . پس از آنكه آن حضرت از دنيا رحلت كرد ، دوباره مطلب را پرسيدم ، فرمود : الآن ( كه حضرت از دنيا رفته ) برايت مىگويم . ابتدا فرمود : جبرئيل هر سال يك‌بار قرآن را بر من نازل مىكرد ، و امسال دوبار نازل كرده است ، و اين نشانه آن است كه اجل من نزديك شده است ، و تو اول كسى هستى كه از اهل و عيال من ، به من ملحق خواهى شد . و من چه خوب سلف و گذشته و پدر خوبى براى تو هستم . از شنيدن اين خبر گريستم ، سپس فرمود : آيا خشنود نيستى از

878

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 878
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست