- تاريخ طبرى ج 2 ص 458 هشام از ابو مخنف از ابوبكر بن محمد خزاعى روايت مىكند : أسلم با قوم و قبيله خود از خارج مدينه وارد مدينه شدند بطوريكه كوچهها گنجايش جمعيت آنان را نداشت و با ابوبكر بيعت كردند . عمر مىگويد : تا آن لحظه هنوز به تمام شدن كار بنفع خود اطمينان نداشتم تا آنكه اسلم آمد ، آنجا بود كه اطمينان به پيروزى و موفقيت پيدا كردم . < فهرس الموضوعات > سخنرانى كارگردان سقيفه قبل از خليفه ! ! < / فهرس الموضوعات > سخنرانى كارگردان سقيفه قبل از خليفه ! ! < فهرس الموضوعات > كتاب خدا براى ما كافى است ! ! < / فهرس الموضوعات > كتاب خدا براى ما كافى است ! ! - بخارى ج 8 ص 137 ابن شهاب از انس بن مالك روايت مىكند : فرداى آن روز كه مردم با ابوبكر بيعت كردند ، عمر بر منبر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نشست و قبل از سخنرانى ابوبكر گفت : خداوند رسولش را نزد خود برد و او را براى خود پسنديد . اما اين كتابى كه نزد شماست و خدا به واسطه آن رسولش را هدايت كرد ، از آن هدايت بجوئيد و به آن تمسك كنيد . < فهرس الموضوعات > عمر روز پنجشنبه گذشته رودرروى پيامبر صلى الله عليه وآله ايستاد و مانع وصيت آن حضرت شد و روز سهشنبه بعد از آن حضرت را متهم مىكند كه بدون تدبير امر مسلمين ، آنها را رها كرد و رفت ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر روز پنجشنبه گذشته رودرروى پيامبر صلى الله عليه وآله ايستاد و مانع وصيت آن حضرت شد و روز سهشنبه بعد از آن حضرت را متهم مىكند كه بدون تدبير امر مسلمين ، آنها را رها كرد و رفت ! ! - بخارى ج 8 ص 125 ابراهيم بن موسى . . . از انس بن مالك روايت مىكند : آخرين سخنرانى عمر بعد از وفات پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم و قبل از خطبه ابوبكر به عنوان خليفه اين بود : من اميدوار بودم كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم هميشه زنده مىماند و امور ما را تدبير و اداره مىنمود . حال اگر آن حضرت از دنيا رفته ، اما خداوند در ميان شما نورى را قرار داده كه به آن هدايت بجوئيد ، نورى كه خداوند محمد صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را هم به آن هدايت نمود . ابوبكر يار رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم دومين نفرى كه در غار همراه آن حضرت بود ، سزاوارتر از هر مسلمانى براى اداره امور مسلمين مىباشد . با او بيعت كنيد . عدهاى ديروز با او در سقيفه بنى ساعده بيعت كردند . اما بيعت عمومى مردم با او در مسجد و روى منبر بود . زهرى از انس