< فهرس الموضوعات > اما صحبتهاى عمر با مغيره مىرساند كه او دنبال چيز ديگرى بود و نمىخواست فرصت را از دست بدهد ! ! < / فهرس الموضوعات > اما صحبتهاى عمر با مغيره مىرساند كه او دنبال چيز ديگرى بود و نمىخواست فرصت را از دست بدهد ! ! - كنز العمال ج 7 ص 232 18755 - عائشه مىگويد : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از دنيا رفت عمر و مغيرة بن شعبه آمدند و اجازه ورود خواستند . پارچه را از روى صورت آن حضرت كنار زده ، عمر گفت : واى ، چقدر بيهوشى حضرت شديد است ، سپسبرخاسته ، تا بروند ، مغيره گفت : عمر ، بخدا قسم رسول الله ( صلى الله عليهوآله ) از دنيا رفته است . عمر جواب داد : دروغ مىگوئى ، آن حضرت نمرده است . ، اما تو آدمى هستى كه فتنهگرى را دوست دارى . آن حضرت نخواهد مرد تا آنكه منافقين را نابود كند . سپس ابوبكر آمد ، عمر در حال صحبت براى مردم بود . ابوبكر او را ساكت كرد و بروى منبر رفت . پس از حمد و ثناى الهى اين آيه را خواند ( انك ميتون وانهم ميتون ) و ( وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم على اعقابكم ) سپس گفت : هر كس محمد ( صلى الله عليه وآله ) را مىپرستيده ، بداند كه او از دنيا رفت . و هر كس خدا را مىپرستيده ، بدند خداوند زنده استو هرگز نخواهد مرد . عمر پرسيد : اين آيه در كتاب خدا هست ؟ ابوبكر گفت : بله . عمر رو به مردمكرد و گفت : آى مردم ، اين ابوبكر ريش سفيد مسلمين است ، با او بيعت كنيد ، مردم هم بيعت كردند . < فهرس الموضوعات > پس از حجة الوداع و نزول سوره نصر و ديگر علائم عمر و ديگران همه مىدانستند كه وفات رسول خدا صلى الله عليه وآله نزديك است ! ! < / فهرس الموضوعات > پس از حجة الوداع و نزول سوره نصر و ديگر علائم عمر و ديگران همه مىدانستند كه وفات رسول خدا صلى الله عليه وآله نزديك است ! ! - بخارى ج 4 ص 183 شعبه . . . از ابن عباس روايت مىكند : عمر بن خطاب خيلى مرا به خود نزديكمىكرد ، عبد الرحمان بن عوف از روى اعتراض گفت : ما پسران ديگرى نظير اوداريم . عمر جواب داد : خودت مىدانى چرا . سپس عمر از من پرسيد : مراد از اين آيه چيست ( اذا جاء نصر الله والفتح ) ؟ گفتم : مراد وفات رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم است . گفت : بله منهم همين را مىدانم . و بخارى ج 5 ص 94