responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 789

إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)


و مجمع الزوائد چ 5 ص 239 - معجم ما استعجم اندلسى چ 4 ص 47 لد ، شهرى است در شام ، در روايت آمده كه دجال در دروازه شهر ، لد ، كشته خواهد شد .
زهرى از سالم از پدرش روايت مىكند : عمر از شخصى يهودى پرسيد : من ترا امتحان كرده‌ام ، آدم راستگوئى هستى . براى من از دجال بگو . گفت : دم دروازه شهر ، لد ، بدست ( عيسى ) ابن مريم كشته مىشود .
< فهرس الموضوعات > عمر درباره خود مىپرسد : كه آيا پادشاه است يا خليفه ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر درباره خود مىپرسد : كه آيا پادشاه است يا خليفه ! !
- كنز العمال ج 12 ص 573 35794 - عمر بن خطاب از كعب الاحبار پرسيد : ترا بخدا مرا خليفه مىدانى يا پادشاه ؟ گفت : تو خليفه‌اى . دوباره او را قسم داد . گفت : بخدا تو خليفه‌اى . از بهترين خلفاء و زمان تو هم بهترين زمانها است .
< فهرس الموضوعات > عمر در كار خود حيران است ، مىگويد : بخدا قسم نمىدانم خليفه‌ام يا پادشاه ؟ ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر در كار خود حيران است ، مىگويد : بخدا قسم نمىدانم خليفه‌ام يا پادشاه ؟ ! !
- كنز العمال ج 12 ص 569 35776 - سفيان بن ابى العوجاء مىگويد : عمر بن خطاب مىگفت : بخدا قسم نمىدانم خليفه‌ام يا پادشاه ؟ اگر پادشاه باشم ، كه اين امر عظيم وعجيبى است . يكى گفت بين خليفه و پادشاه فرق است . پرسيد : چه فرقى ؟ گفت : خليفه فقط حق را مىگيرد و در جاى حق مصرف مىكند ، كه تو بحمد الله اينگونه‌اى . اما پادشاه بزور از اين مىگيرد و به ديگرى مىدهد . عمر ساكت شد .
35777 - عمر گفت : آيا من پادشاه‌ام يا خليفه ؟ سلمان گفت : اگر آنچه را كه از مسلمانان مىگيرى در غير حق خرج كنى ، پادشاهى نه خليفه . عمر اندوهگين و محزون شد .
35805 - شخصى از بنى اسد مىگويد : عمر از اطرافيان خود كه طلحه و سلمان و زبير و كعب هم در بين آنان بودند ، پرسيد : چيزى مىپرسم ، اگر دروغ بگوئيد هم خود را هلاك كرده‌ايد ، هم مرا . شما را بخدا ، من پادشاهم يا خليفه ؟ طلحه و زبير گفتند : چيزى را مىپرسى كه ما نمىدانيم . ما نمىدانيم خليفه با پادشاه چه فرقى دارد . سلمان گفت : تو خليفه‌اى نه پادشاه . عمر گفت : تو

789

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 789
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست