كنيه مغيرة بن شعبة ابو عيسى بود ، عمر به او اعتراض مىكند كه كنيه ابو عبدالله براى تو بس نيست ؟ و مصنف عبدالرزاق ج 11 ص 42 - سنن بيهقى ج 9 ص 310 ابو على روذبارى . . . از زيد بن اسلم از پدرش روايت مىكند : عمر به خاطر آنكه كنيه پسرش ابو عيسى بود او را كتك زد و كنيه مغيره بن شعبة هم ابو عيسى بود ، عمر به او اعتراض كرد كه آيا كنيه ابو عبدالله خوب نيست ( كه ابو عيسى گذاشتهاى ) مغيره گفت : اين كنيه را رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم برايم انتخاب كرده است . عمر گفت : پيامبر تمام گناهان گذشته و آيندهاش را خدا بخشيده ( يعنى پيامبر ( ص ) اشتباه هم كرده باشد خدا او را مىبخشد ) اما ما چه كنيم كه هيچ وضع مشخص و معلومى نداريم ، لذا كنيه مغيره را به ابو عبدالله تغيير داد و به همين كنيه ناميده شد تا از دنيا رفت ! ! - كنز العمال ج 16 ص 592 45976 - اسلم مىگويد : عمر به خاطر آنكه كنيه پسرش ابو عيسى بود او را كتك زد و كنيه مغيره بن شعبة هم ابو عيسى بود ، عمر به او اعتراض كرد كه آيا كنيه ابو عبدالله خوب نيست ( كه ابو عيسى گذاشتهاى ) مغيره گفت : اين كنيه را رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم برايم انتخاب كرده است . عمر گفت : پيامبر تمام گناهان گذشته و آيندهاش را خدا بخشيده ( يعنى پيامبر ( ص ) اشتباه هم كرده باشد خدا او را مىبخشد ) اما ما چه كنيم كه هيچ وضع مشخص و معلومى نداريم ، لذا كنيه مغيره را به ابو عبدالله تغيير داد و به همين كنيه ناميده شد تا از دنيارفت ! ! - كنز العمال ج 16 ص 594 45983 - اسلم مىگويد : عمر پسرش را با تازيانه مىزند ، بجرم آنكه كنيه او ابو عيسى بود ، بدليل آنكه عيسى ( عليه السلام ) پدر نداشت . و اسد الغابة ج 3 ص 524 و 527