اسم او عبد الرحمان باقى ماند . آن زمانى بود كه عمر تصميم گرفت نام كسانى را كه بنام انبياء ناميده شده بودند ، عوض كند .
و مجمع الزوائد ج 8 ص 95 < فهرس الموضوعات > عمر اسامى كسانى را كه محمد ناميده شده بودند ، يا نام انبياء را داشتند تغيير داد ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر اسامى كسانى را كه محمد ناميده شده بودند ، يا نام انبياء را داشتند تغيير داد ! !
- تاريخ مدينه ج 2 ص 752 محمد بن عبدالله بن زبير . . . از عبد الرحمان بن ابى ليلى روايت مىكند : عمر بن خطاب به ابو عبد الحميد نگاه كرد كه اسم او محمد بود . شخصى او را نفرين مىكرد و فحش مىداد . عمر او را صدا كرد و گفت : نبينم كه بخاطر تو به محمد فحش داده مىشود . . از اين ببعد تا زمانى كه زنده هستى نبايد محمد ناميده شوى ، سپس اسم او را عوض كرد و عبد الرحمان گذاشت سپس بدنبال فرزندان طلحه فرستاد كه در آنروز هفت نفر بودند كه بزرگ آن محمد بن طلحه بود . خواست اسم او را هم تغيير دهد ، او گفت : ترا بخدا قسم مىدهم ، اسم مرا عوض نكن مرا خود محمد ( صلى الله عليه وآله ) محمد ناميده است . عمر هم او را رها كرد و گفت : كسانى را كه محمد ( صلى الله عليه وآله ) آنها را نام نهاده است ، آزادند .
- كنز العمال ج 16 ص 588 45966 - ابوبكر بن محمد بن عمرو بن حزم از پدرش روايت مىكند : عمر بن خطاب همه كسانى را نامشان ، نام محمد ( نام رسول خدا صلى الله عليه وآله ) بود ، در خانه‌اى جمع كرد تا اسم آنان را تغيير دهد . پدران آنها آمدند و شاهد آوردند كه همگى آنان را خود رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) نام گذاشته است . عمر هم آنان را رها كرد . ابوبكر ( راوى حديث ) مىگوميد : پدر منهم ، محمد بن عمرو در ميان آنان بود .
< فهرس الموضوعات > جسارت عمر بر پيامبر صلى الله عليه وآله ، عمر كسى را كه پيامبر صلى الله عليه وآله كنيه‌اش را انتخاب كرده بود ، مىزند تا كنيه‌اش را تغيير دهد ! !
< / فهرس الموضوعات > جسارت عمر بر پيامبر صلى الله عليه وآله ، عمر كسى را كه پيامبر صلى الله عليه وآله كنيه‌اش را انتخاب كرده بود ، مىزند تا كنيه‌اش را تغيير دهد ! !
- سنن ابى داود ج 2 ص 469 72 - هارون بن زيد بن ابي الزرقاء . . . از زيد بن اسلم از پدرش روايت مىكند : عمر بخاطر آنكه كنيه پسرش ابو عيسى بود ، او را كتك مىزند .

737