< فهرس الموضوعات > چرا بخارى و امثال او روايت زير را پنهان كرده و نمىگويند : ابن سلول خودش درخواست كرد پيامبر صلى الله عليه وآله پيراهنش را به او داده و بر او نماز بخواند ؟ !
< / فهرس الموضوعات > چرا بخارى و امثال او روايت زير را پنهان كرده و نمىگويند : ابن سلول خودش درخواست كرد پيامبر صلى الله عليه وآله پيراهنش را به او داده و بر او نماز بخواند ؟ !
- الدر المنثور ج 3 ص 266 طبرانى و ابن مردويه و بيهقى در الدلائل از ابن عباس ( نه از عمر ) روايت مىكند : عبدالله بن عبدالله بن ابى ( ابن سلول ) مىگويد : پدرم از من خواست يكى از لباسهاى پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را بگير و مرا با آن كفن كن و از حضرت هم بخواه كه بر من نماز بخواند . منهم نزد حضرت رفته و عرض كردم : يا رسول الله شرافت پدرم عبدالله را كه مىشناسى ، از شما خواسته يكى از لباسهاى خود را براى كفن او بدهى و بر او نماز بخوانى . ( هنوز حضرت جواب نداده بود كه ) عمر گفت : يا رسول الله عبدالله منافق را مىشناسى ، آيا مىخواهى بر او نماز بخوانى در حالى كه خداوند ترا نهى كرده است ؟ . . . . . ( چرا بخارى اين روايت را نقل نمىكند كه خود عبدالله بن ابى بن سلول چنين خواسته‌اى داشت ؟ ! ) < فهرس الموضوعات > مىگويند : چونكه عبدالله بن ابى روزى پيراهنش را به عباس داده بود ، پيامبر صلى الله عليه وآله هم متقابلا محبت او را جبران كرد ! !
< / فهرس الموضوعات > مىگويند : چونكه عبدالله بن ابى روزى پيراهنش را به عباس داده بود ، پيامبر صلى الله عليه وآله هم متقابلا محبت او را جبران كرد ! !
- البداية و النهايه ج 5 ص 42 اسحاق بن راهويه . . . . از ابن عمر روايت مىكند : هنگامى كه عبدالله بن ابى از دنيا رفت ، پسرش نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم آمد و عرض كرد : يا رسول الله پيراهنت را بده تا پدرم را با آن كفن كنم . سپس از حضرت درخواست كرد بر او نماز بخواند . هنگامى براى نماز ايستاد ، عمر مىگويد : برخاستم و لباس حضرت را كشيدم و گفتم : آيا خدا ترا از نماز بر او نهى نكرده ؟ فرمود : خدا مرا مخير كرده و فرموده استغفر لهم او لا تستغفر . . . . ( چه استغفار كنى و چه نكنى ، خدا آنها را نخواهد بخشيد ) من هم استغفار را انتخاب كردم . گفتم : او منافق است . ولى حضرت توجهى نكرد و نماز خواند كه اين آيه نازل شد ( ولا تصل على احد منهم مات ابدا و لا تقم على قبره ) در بخارى همين روايت را آورده است . بنظر بخارى پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) پيراهنش را براى دفن او داد ، زيرا روزى كه عباس ( عموى آن حضرت ) به مدينه مهاجرت كرد هيچ پيراهنى كه مناسب او باشد نيافتند جز پيراهن عبدالله بن ابى او هم پيراهنش را به عباس داد .

662