< فهرس الموضوعات > تلاش عمر براى تخريب صلح با كشتن سفير قريش ! ! < / فهرس الموضوعات > تلاش عمر براى تخريب صلح با كشتن سفير قريش ! ! - سيره ابن هشام ج 2 ص 212 ابن اسحاق از محمد بن عمرو بن عطاء برادر بنى عامر بن لؤى روايت مىكند : عمر بن خطاب به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم گفت : يا رسول الله اجازه بده ، دندانهاى سهيل بن عمرو را بكنم تا زبانش بيرون بيايد و ديگر نتواند عليه تو سخنرانى كند ( سهيل بن عمرو از خطباء قريش بود ) حضرت فرمود : من كسى را مثله ( پاره پاره ) نمىكنم ، زيرا كه خداوند هم با من همان كار را خواهد كرد ، حتى اگر پيغمبر باشم . ابن اسحاق مىگويد : شنيدهام : حضرت به عمر فرمود : روزى كارى خواهد كرد كه ترا راضى مىكند . و تهذيب سيره ابن هشام ص 135 - تاريخ طبرى ج 2 ص 162 ابن حميد . . . . . . از محمد بن عمرو بن عطاء بن عباس بن علقمه برادر بنى عامر بن لؤى روايت مىكند : عمر بن خطاب به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم گفت : يا رسول الله اجازه بده ، دندانهاى سهيل بن عمرو را بكنم تا زبانش بيرون بيايد و ديگر نتواند عليه تو سخنرانى كند ( سهيل بن عمرو از خطباء قريش بود ) حضرت فرمود : من كسى را مثله ( پاره پاره ) نمىكنم ، زيرا كه خداوند هم با من همان كار را خواهد كرد ، حتى اگر پيغمبر باشم . ابن اسحاق مىگويد : شنيدهام : حضرت به عمر فرمود : روزى كارى خواهد كرد كه ترا راضى مىكند . و اسد الغابه ج 2 ص 480 < فهرس الموضوعات > تلاش عمر براى تخريب صلح و تحريك پسر براى كشتن پدر ! ! < / فهرس الموضوعات > تلاش عمر براى تخريب صلح و تحريك پسر براى كشتن پدر ! ! - المغنى ج 10 ص 525 عمر بن خطاب مىگويد : هنگامى كه ابو جندل از دست كفار فرار كرد و خود را به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رسانيد در حاليكه پاهايش در غل و زنجير بود ، پدرش ( سهيل بن عمرو نماينده قريش ) برخاست و به او سيلى زد و خواست او را ببرد ، عمر مىگويد : برخاستم و به ابو جندل گفتم : آنها كافرند و خونشان ، خون سگ است ، من با شمشير نزديك او مىروم ، تو بيا شمشير را از من بگير و پدرت را بزن ، ولى او به حرف عمر گوش نكرد .