responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 594


احمد قصه را طور ديگرى تعريف مىكند ! !
مسند احمد ج 3 ص 417 عبدالله . . . . . از ابو عمره انصارى روايت مىكند : در يكى از جنگها با رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بوديم ، مردم گرفتار قحطى و گرسنگى شدند ، از حضرت اجازه خواست بعضى از شتران را سر ببرند ، عمر خبردار شد كه حضرت اجازه ذبح شتران را داده ، گفت : يا رسول الله ، مىخواهى فردا كه با دشمن روبرو مىشويم ، هم گرسنه باشيم و هم پياده . بهتر است دستور دهى هر چه از غذاها باقى مانده بياورند ، سپس دعا كن خدا آنرا بركت دهد . همين كار را كردند ، و حضرت دعا كرد ، غذاها آنقدر زياد شد كه همه ظرفهايشان را پر كردند ، باز هم همان اندازه باقى ماند ، حضرت خنديد بطورى كه دندانهايش نمايان شد . و فرمود : اشهد ان لا اله الا الله و انى رسول الله ، هر كس خدا را با اين دو شهادت ملاقات كند ، از آتش جهنم محفوظ خواهد بود .
- كنز العمال ج 12 ص 425 35482 - ابو عمره انصارى مىگويد : در يكى از جنگها با رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بوديم ، مردم گرفتار قحطى و گرسنگى شدند ، از حضرت اجازه خواست بعضى از شتران را سر ببرند ، عمر خبردار شد كه حضرت اجازه ذبح شتران را داده ، گفت : يا رسول الله ، مىخواهى فردا كه با دشمن روبرو مىشويم ، هم گرسنه باشيم و هم پياده . بهتر است دستور دهى هر چه از غذاها باقى مانده بياورند ، سپس دعا كن خدا آنرا بركت دهد . همين كار را كردند ، و حضرت دعا كرد ، غذاها آنقدر زياد شد كه همه ظرفهايشان را پر كردند ، باز هم همان اندازه باقى ماند ، حضرت خنديد بطورى كه دندانهايش نمايان شد . و فرمود : اشهد ان لا اله الا الله و انى رسول الله ، هر كس خدا را با اين دو شهادت ملاقات كند ، از آتش جهنم محفوظ خواهد بود . سپس حضرت ظرف آبى خواست ، و از آب دهانش در آن ريخت و دعا كرد . و انگشتش را داخل آن برد ، بخدا قسم ديدم كه از انگشتان حضرت آب مثل چشمه مىجوشد . سپس همه آمدند و آب خوردند و ظرفهايشان هم پر كردند . حضرت خنديد بطوريكه دندانهايش پيدا شد . و فرمود : اشهد

594

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 594
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست