responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 452


هر كس براى خدا و رسولش هجرت كند ، به خدا و رسولش خواهد رسيد و هر كس براى دنيا و براى رسيدن به زن و همسر هجرت كند ، به همان خواهد رسيد كه نيت كرده است .
وسنن نسائى ج 6 ص 158 و ج 7 ص 13 < فهرس الموضوعات > * * * شغل عمر در مدينه < / فهرس الموضوعات > * * * شغل عمر در مدينه < فهرس الموضوعات > كار و كاسبى مرا از احكام دين غافل كرد ! !
< / فهرس الموضوعات > كار و كاسبى مرا از احكام دين غافل كرد ! !
- بخارى ج 3 ص 6 مخلد بن يزيد . . . از ابو موسى اشعرى نقل مىكند : از عمر اجازه ورود خواستم ، به من اجازه ندادند ، من هم برگشتم ، گويا سرش شلوغ بود ، بعد از آنكه سرش خلوت شد گفت به عبدالله بن قيس ( ابو موسى اشعرى ) بگوئيد داخل شود ، گفتند : او برگشت . بدنبال او فرستاد و گفت چرا برگشتى ؟ گفت بما اينطور دستور داده‌اند ، عمر گفت بايد دليل بياورى . لذا با هم به مجلس انصار رفته و از آنها سئوال كردند ، ابو سعيد خدرى كه شهادت داد كه دستور چنين بوده است . عمر گفت ، امر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بر من مخفى ماند ، كار و معامله در بازار مرا از احكام دين غافل ساخته است .
- بخارى ج 8 ص 157 مسدد . . . از عبيد بن عمير روايت مىكند : ابو موسى اجازه خواست نزد عمر برود ، ولى ديد كه عمر مشغول است برگشت ، عمر گفت : انگار صداى عبدالله بن قيس ( ابو موسى ) بگوش رسيد ، به او بگوئيد بيايد . عمر از او پرسيد چرا برگشتى ؟ گفت دستور اين چنين است ( حكم دين اين است ) عمر گفت : بايد دليل بياورى ، و الا چنين و چنان خواهم كرد . باهم به مجلس انصار رفتند . ابو سعيد خدرى گفت : بله دستور چنين بوده است . عمر هم گفت : اين امر پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بر من مخفى مانده بود ، كار و مشغله بازار مرا از امر دين غافل كرده است .
و مسلم ج 6 ص 179 - سنن ابى داود ج 2 ص 514

452

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست