اى كفار راه پيامبر را خلوت كنيد - كه امرو شما را براى نزول قرآن مىكوبيم چنان ضربهاى كه سر از بدنتان جدا شود - و چنانكه دوست ، دوستش را فراموش كند عمر گفت ، اى پسر رواحة ، جلو رسول خدا و در حرم خدا شعر مىگوئى ؟ رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به او فرمود : عمر برو كنار ، اشعار عبدالله از بارش تير براى آنان شديدتر و سختتر است . . . - سنن بيهقى ج 10 ص 228 ابو سعيد مالينى . . . از انس روايت مىكند : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم وارد مكه شدند ، اهل مكه دو طرف صف كشيدند تا آن حضرت و اصحابش را تماشا كنند ، عبدالله بن رواحة در جلو حضرت راه مىرفت مىخواند : اى فرزندان كفار از سر راهش كنار رويد - امروز ما شما را بخاطر نزول قرآن مىكوبيم چنان مىكوبيم كه سر از بدنها جدا شود - ودوست از دوستش غافل گردد اى خدا من ايمان به گفتههاى او دارم عمر به او گفت ، در حرم خدا و جلوى رسول خدا شعر مىگوئى ؟ حضرت به او فرمود ، به تو مربوط نيست ، بخدا قسم اشعار او از رگبار تير براى آنان سختتر است . - كنز العمال ج 5 ص 179 12527 - ابن عباس مىگويد : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سوار بر شتر مشغول طواف كعبه بود و ركن ( حجر الاسود ) را استلام نمود ، عبدالله بن رواحه ركاب شتر را در دست داشت و اين اشعار را مىخواند : اى فرزندان كفار از سر راهش كنار رويد كنار رويد كه خير و خوبى همه در اين پيامبر است ما شما را براى نزول قرآن مىكوبيم چنانكه سرها از بدنها جدا شود و دوست از دوستش غافل شود