< فهرس الموضوعات > و دومين كارى كه كرد ، اين بود كه شعر خوانى و ايراد شعر را در مسجد براى خوش آمدن رؤساء مكه ( طلقاء ) ممنوع اعلام كرد ! ! < / فهرس الموضوعات > و دومين كارى كه كرد ، اين بود كه شعر خوانى و ايراد شعر را در مسجد براى خوش آمدن رؤساء مكه ( طلقاء ) ممنوع اعلام كرد ! ! عمر دستور داد ديگر هيچيك از انصار و كفار قريش حق ندارند بر ضد يكديگر شعر بگويند ! ! ! زيرا باعث مىشود كه به زنده و مرده يكديگر دشنام بگويند و كينهها و دشمنىهاى گذشته دوباره زنده شود . در حاليكه اسلام دشمنىهاى جاهليت را از بين برده است . ( در حالى كه قصد عمر اين بود كه نگذارد كسى بر عليه قريش و كفار و رؤساء آنها شعر بگويد و آنها را هجو كرده و رسوا و مفتضح نمايد ) < فهرس الموضوعات > فعاليت افراد قريش بر ضد انصار و اعتراض عائشه به آنها ! ! < / فهرس الموضوعات > فعاليت افراد قريش بر ضد انصار و اعتراض عائشه به آنها ! ! - مستدرك حاكم ج 3 ص 487 حسين بن حسن بن ايوب . . . از عروة روايت مىكند : عائشة خوشش نمىآمد در نزد او كسى به حسان بن ثابت دشنام دهد مىگفت آيا حسان نبود كه اين شعر را مىخواند : فان ابى ووالدتى وعرضى لعرض محمد منكم وقاء پدر و مادرم و آبرويم سپر بلاى محمد شما باشد على بن محمد بن عقبة شيبانى . . . از براء بن عازب روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به حسان بن ثابت فرمود : مادامى كه براى رسوائى و هجو دشمنان خدا و رسولش شعر مىگوئى ، خداوند ترا با روح القدس تأييد خواهد فرمود . . . < فهرس الموضوعات > عمر خواست مانع سرود عبدالله بن رواحه شود كه پيامبر ( ص ) به غضب آمد ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر خواست مانع سرود عبدالله بن رواحه شود كه پيامبر ( ص ) به غضب آمد ! ! - سنن ترمذى ج 4 ص 217 3005 - اسحاق بن منصور . . . از ثابت بن انس روايت مىكند : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در عمرة القضا ( حج عمرهاى كه بعد از صلح حديبيه انجام شد ) وارد مكه شدند ، عبدالله بن رواحة جلو حضرت راه مىرفت و اين اشعار را مىخواند خلوا بنى الكفار عن سبيله اليوم نضربكم على تنزيله ضربا يزيل الهام عن مقيله ويذهل الخليل عن خليله