responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 318


36646 - ( مسند عمر ) سعيد بن مسيب مىگويد : كنيز سعد بنام زبراء بيرون آمد . پيراهنى به تن داشت ، باد پيراهن او را كنار زد عمر او را با تازيانه زد سعد آمد مانع او شود ، او را هم با تازيانه زد . سعد او را نفرين كرد . عمر ترسيد ، تازيانه را به او داد و گفت تو هم مرا بزن ، ولى او بخشيد . روايت شده بين سعد و ابن مسعود اختلافى پيش آمد ، ابن مسعود احساس كرد سعد مىخواهد او را نفرين كند ، فرار كرد .
< فهرس الموضوعات > يكبار عمر سعد را زد ، زيرا عمر قدرت خداست و سعد او را احترام نكرد !
< / فهرس الموضوعات > يكبار عمر سعد را زد ، زيرا عمر قدرت خداست و سعد او را احترام نكرد !
- كنز العمال ج 12 ص 564 راشد بن سعد مىگويد : مالى را پيش عمر آوردند ، آن را بين مردم تقسيم كردند ، مردم شلوغ كردند ، سعد بن ابي وقاص هم آمد ، مردم را كنار زد تا به عمر رسيد ، عمر او را با شلاق زد ، و گفت : تو چنان جلو مىآئى ، گويا اصلا از من كه قدرت خدا در زمينم نمىترسى ، ترا زدم تا بدانى كه قدرت خدا هم از تو نمىترسد .
< فهرس الموضوعات > مىگويند : خدا دعاى عمر را مستجاب كرد ، و او را پيش مردم عزيز كرد ! !
< / فهرس الموضوعات > مىگويند : خدا دعاى عمر را مستجاب كرد ، و او را پيش مردم عزيز كرد ! !
- تاريخ مدينه ج 3 ص 858 مردى به عمر گفت اجازه بده نزديك بيايم ، كارى دارم ، عمر قبول نكرد ، مرد گفت پس ميروم اميدوارم خداوند حاجت مرا برآورد و از تو بىنياز شوم و رفت . عمر بدنبالش رفت و او را گرفت و گفت : حاجتت چه بود ؟ مرد با ناراحتى گفت : مردم از تو بدشان مىآيد ، مردم از تو بدشان مىآيد ، سه بار اين جمله را گفت . عمر پرسيد : براى چه ؟ گفت بخاطر زبان و عصايت ( كه همه را مىزنى ) عمر دستش را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا مرا پيش مردم و مردم را پيش من عزيز كن . مرا براى آنها و آنها را براى من مهربان نما .
هنوز دستش را پائين نياورده بود كه احساس كردم هيچكس پيش من از عمر عزيزتر نيست .
< فهرس الموضوعات > * * شجاعت و فراست عمر < / فهرس الموضوعات > * * شجاعت و فراست عمر < فهرس الموضوعات > * * * آنچه را كه عمر و ديگران درباره شجاعت او گفته‌اند < / فهرس الموضوعات > * * * آنچه را كه عمر و ديگران درباره شجاعت او گفته‌اند < فهرس الموضوعات > عمر مىگويد : بخاطر اسلام در مكه جنگيد و پيامبر ( ص ) لقب فاروق را به او داد ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر مىگويد : بخاطر اسلام در مكه جنگيد و پيامبر ( ص ) لقب فاروق را به او داد ! !

318

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست