ابو عبدالله حافظ . . . از ابو هريرة روايت مىكند : شخصى از اهل شام سئوال كرد ، آيا محرم مىتواند از صيد ديگرى بخورد ؟ گفتم بله بخورد ، سپس براى عمر قضيه را تعريف كردم ، گفت : اگر غير از آن جواب مىدادى ، با تازيانه بر سرت مىزدم ، محرم فقط نبايد شكار كند . ابو عبدالله حافظ . . . از ابا الشعثاء روايت مىكند : از پسر عمر سؤال كردم آيا محرم مىتواند از گوشت صيد ديگرى بخورد ؟ گفت عمر جايز مىدانست ، پرسيدم خود تو چطور ؟ گفت عمر جايز مىدانست ، دوباره پرسيدم خودت چطور ؟ گفت عمر از من بهتر بود . ابو احمد مهرجانى . . . از سالم بن عبدالله بن عمر روايت مىكند : عدهاى براى حج محرم شده بودند از ابو هريرة سؤال كردند ، آيا محرم مىتواند از صيد ديگران بخورد ، جواب داد : بله بخورند . سپس قضيه را براى عمر نقل كرد ، عمر گفت : اگر به غير از اين جواب داده بودى ، تازيانهات مىزدم . مالك از زيد بن اسلم از عطاء بن يسار روايت مىكند : كعب احبار با قافلهاى كه براى حج احرام بسته بودند از شام مىآمدند ، كه گوشت شكار يافتند ، كعب دستور داد از آن بخورند ، سپس قضيه را براى عمر تعريف كردند ، خوشش آمد و گفت من كعب را امير و رئيس شما قرار دادم تا زمانى كه برگرديد . مالك از هشام بن عروة از پدرش روايت مىكند : زبير بن عوام در حال احرام ، گوشت آهوان را خشك و نگهدارى مىكرد . < فهرس الموضوعات > بدون اجازه از شير چهارپايان بخوريد ! < / فهرس الموضوعات > بدون اجازه از شير چهارپايان بخوريد ! - سنن بيهقى ج 9 ص 359 ابو على روذبارى . . . از زيد بن وهب روايت مىكند : عمر گفت هر كجا سه نفر بوديد ، يكى از خودتان را رئيس كنيد ، هر كجا به چوپانى برخورديد ، او را صدا كنيد ، اگر جواب داد كه هيچ و اگر جواب نداد ، خودتان بدوشيد و بخوريد . اين روايت بطور صحيح روايت شده و اين روايت را حمل بر زمان ضرورت كردهاند . < فهرس الموضوعات > عمر بر خلاف وهابىها به ظرف پيامبر ( ص ) تبرك مىجويد ! < / فهرس الموضوعات > عمر بر خلاف وهابىها به ظرف پيامبر ( ص ) تبرك مىجويد ! - كنز العمال ج 12 ص 617 35908 - بحيره مىگويد : عمويم ، خداش ، از پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم درخواست كرد حضرت ظرف غذاى خود را به او ببخشد ، آن ظرف در نزد ما نگهدارى مىشد ، عمر به ما گفت