responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1354


استغفر لهم او لا تستغفر . . . . ( چه استغفار كنى و چه نكنى ، خدا آنها را نخواهد بخشيد ) من هم استغفار را انتخاب كردم . گفتم : او منافق است . ولى حضرت توجهى نكرد و نماز خواند كه اين آيه نازل شد ( و لا تصل على احد منهم مات ابدا و لا تقم على قبره ) < فهرس الموضوعات > روزى پيامبر صلى الله عليه وآله نماز عشاء را به تأخير انداخت عمر از بيرون حجره او را صدا كرد تا آنكه بيرون آمد و نمازش را خواند ! !
< / فهرس الموضوعات > روزى پيامبر صلى الله عليه وآله نماز عشاء را به تأخير انداخت عمر از بيرون حجره او را صدا كرد تا آنكه بيرون آمد و نمازش را خواند ! !
- بخارى ج 1 ص 141 يحيى بن بكير . . . . . از عائشه روايت مىكند : يك شب پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نماز عشاء را به تأخير انداخت ( اين قضيه مربوط به زمانى است كه اسلام در تمام جزيرة العرب شايع شده بود ) و به مسجد نيامد ، عمر از بيرون خانه حضرت را صدا زد كه زنها و بچه‌ها خوابيدند ، آنگاه حضرت خارج شد و فرمود : در روى زمين هيچكس جز شما براى نماز خواندن انتظار نمىكشد .
< فهرس الموضوعات > بخارى و مسلم براى اثبات فضيلتى براى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله را متهم مىكنند ! !
< / فهرس الموضوعات > بخارى و مسلم براى اثبات فضيلتى براى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله را متهم مىكنند ! !
- بخارى ج 3 ص 109 حاتم به اسماعيل از سلمه روايت مىكند : ( در جنگ تبوك ) زاد و توشه مردم كم شد بطوريكه به سختى افتادند ، نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفته و اجازه خواستند تا شترهايشان را ذبح كنند ، حضرت هم اجازه داد . با عمر برخورد كردند ، عمر گفت : چنانچه شترهايتان را بكشيد ديگر به چه چيز اميدوار هستيد . سپس نزد حضرت رفته و همان مطلب را گفت . حضرت از حرف خود برگشت و فرمود : به مردم بگو هر چه غذا و خوراكى دارند بياورند ، مردم همه را آوردند ، حضرت دعا كرد و خدا هم آنها را بركت داد بطوريكه همه آمدند و ظرفهايشان را پر كردند ، غذاها تمام نشد . سپس حضرت فرمود : اشهد ان لا اله الا الله و انى رسول الله .
< فهرس الموضوعات > اعتراض عمر به پيامبر صلى الله عليه وآله در مورد صلح حديبيه و اقدامات او ! !
< / فهرس الموضوعات > اعتراض عمر به پيامبر صلى الله عليه وآله در مورد صلح حديبيه و اقدامات او ! !
- بخارى ج 3 ص 178 عبدالله بن محمد . . . از مسور بن مخرمه و مروان داستان وارد شدن رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم و بحث و گفتگو و مذاكراتى را كه بين آن حضرت و مشركين اتفاق افتاد و كار نتيجتا به مصالحه كشيد و قرار شد آن سال از حج عمره چشم پوشى كرده و سال آينده براى حج بروند .

1354

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست