إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)
رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از تو برايمان سخن گفته است . دجال خطاب به مردم مىگويد : آيا اگر اين مرد را كشته و زنده كنم ، آيا بازهم درباره من ( يا كارهاى من ) شك خواهيد كرد ؟ مردم مىگويند خير . او هم آن شخص را كشته و زنده مىكند . شخص پس از آنكه زنده مىشود مىگويد : بخدا قسم هرگز مانند امروز درباره تو بصيرت و بينائى و يقين نداشتهام . دجال دوباره مىخواهد شخص را بكشد كه ديگر نمىتواند . - بخارى ج 8 ص 102 سعد بن حفص . . . از انس بن مالك روايت مىكند : پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : دجال به نواحى اطراف مدينه كه مىرسد . زمين مدينه سه بار مىلرزد ، آنگاه هر كافر و منافقى به طرف دجال به راه مىافتد . سليمان بن حرب از شعبه از قتاده از انس روايت مىكند : پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : هيچ پيامبرى مبعوث نشد جز آنكه امتش از آن يك چشم دروغگو بر حذر داشت كه بين چشمانش نوشته شده : كافر . . . ابو اليمان . . . از ابو سعيد روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در يك حديث طولانى فرمود : بر دجال حرام است وارد مدينه شود . به اطراف مدينه كه مىرسد ، يكى از بهترين مردم نزد او مىرود و مىگويد : شهادت مىدهم تو دجال هستى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از تو برايمان سخن گفته است . دجال خطاب به مردم مىگويد : آيا اگر اين مرد را كشته و زنده كنم ، آيا باز هم درباره من ( يا كارهاى من ) شك خواهيد كرد ؟ مردم مىگويند : خير . او هم آن شخص را كشته و زنده مىكند . شخص پس از آنكه زنده مىشود مىگويد : بخدا قسم هرگز مانند امروز درباره تو بصيرت و بينائى نداشتهام . دجال دوباره مىخواهد شخص را بكشد كه ديگر موفق نمىشود . عبد الله بن مسلمه . . . از ابو هريره روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : بر راههاى مدينه ملائكه ايستاده و اجازه نمىدهند كه طاعون و دجال وارد آن شوند . يحيى بن موسى . . . از انس بن مالك روايت مىكند : دجال به سوى مدينه حركت مىكند ، اما مىبيند كه ملائكه از آن محافظت مىكنند ، لذا به آن نزديك نمىشود . طاعون هم نمىتواند وارد مدينه شود .