responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1323


نوح به گريه افتاد ، منهم گريستم . بطوريكه نوح اقرار كرد كه از عمل خود نادم وپشيمان شده‌ام . پناه به خدا مىبرم كه از جاهلين باشم . به او گفتم : من كسى هستم كه در خون پاك هابيل شريكم . آيا راهى براى توبه من هست ؟ نوح جواب داد : سعى كن ديگر كارهاى نيك انجام دهى قبل از آنكه روز حسرت و پشيمانى برسد . در آنچه كه بر من نازل شده است خوانده‌ام كه گناه بنده هر چقدر هم كه باشد ، توبه‌اش پذيرفته مىشود . برخيز وضو بگير و براى خدا سجده كن . چنين كردم . پس از مدتى گفت : سرت را بلند كن كه توبه‌ات قبول شد . آنگاه دوباره به سجده افتادم . من با هود ( عليه السلام ) همراه با ايمان آورندگانش بودم . او را بخاطر نفرين بر قومش سرزنش كردم ما از نفرين خود پشيمان شد و به گريه افتاد و مرا هم گرياند . من با يعقوب و يوسف و الياس بودم . هنوز هم او را مىبينم . من با موسى بودم كه به من تورات آموخت و گفت : اگر عيسى را ديدى سلام مرا به او برسان . و من عيسى را ديدم و به او سلام موسى را رساندم . او هم به من گفت اگر محمد ( صلى الله عليه وآله ) را ديدى سلام مرا به او برسان . رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم چشمانش پر از اشك شد وفرمود : سلام بر عيسى مادامى كه دنيا باقى است و سلام بر تو كه سلام او را به من رساندى و حق امانت را ادا كردى . هامه گفت : يا رسول الله موسى به من تورات آموخت ، تو هم به من بياموز . حضرت هم به او سوره‌هاى مرسلات و عم يتساء‌لون و اذا الشمس كورت و معوذتين و قل هو الله احد را آموخت . و به او فرمود : هميشه به ديدار ما بيا . رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رحلت فرمود و به ما خبر نداد كه هامه از دنيا رفته است يا نه و ما نمىدانيم او هنوز زنده است يا مرده . . .
< فهرس الموضوعات > * * آراء و نظرات ديگر عمر در مسائل فكرى و عقيدتى .
< / فهرس الموضوعات > * * آراء و نظرات ديگر عمر در مسائل فكرى و عقيدتى .
< فهرس الموضوعات > * * * نظر عمر درباره قضاء و قدر و جبر .
< / فهرس الموضوعات > * * * نظر عمر درباره قضاء و قدر و جبر .
< فهرس الموضوعات > عمر معتقد است گمراهى مردم از جانب خداست ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر معتقد است گمراهى مردم از جانب خداست ! !
- تاريخ مدينه ج 3 ص 828 . . . قسطنطين به عمر گفت : برخيز و در ميان اعلام كن كه ديگر دست از ظلم و سختگيرى بر ما بردارند . عمر هم برخاست و خطبه پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را خواند تا به اين جا رسيد كه هر كس را كه خداوند هدايت كند ، كسى نخواهد توانست گمراهش كند و هر كس را كه خداوند گمراهش كند ، كسى او را هدايت نتواند كرد . نبطى گفت : خداوند هرگز كسى را گمراه

1323

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست