وآله ) وسلم نقل مىكنيد . سپس آنها را در مدينه حبس كرد تا زخم خورد و مرد . همين روايت را طبرانى در اوسط نقل كرده است .
( مؤلف مجمع الزوائد مىگويد : ) به نظر من اين روايت سندش تمام نيست . زيرا ابراهيم در سال بيست هجرى بدنيا آمده و سه ساله بوده كه عمر مرده است . در آن زمان ابن مسعود در كوفه بود . لذا روايت ابراهيم از عمر بدون واسطه صحيح نيست . و آن واسطه در روايت ذكر نشده است .
< فهرس الموضوعات > * * * على بن ابى طالب عليه السلام نتائج شوم ممنوعيت تدوين سنت توسط عمر را توصيف مىنمايد ! !
< / فهرس الموضوعات > * * * على بن ابى طالب عليه السلام نتائج شوم ممنوعيت تدوين سنت توسط عمر را توصيف مىنمايد ! !
< فهرس الموضوعات > جنايت بزرگى كه قريش درباره سنت پيامبر صلى الله عليه مرتكب شد ! !
< / فهرس الموضوعات > جنايت بزرگى كه قريش درباره سنت پيامبر صلى الله عليه مرتكب شد ! !
- نهج البلاغه محمد عبده ج 2 ص 188 از سخنان آن حضرت عليه السلام : شخصى از احاديث دروغين و اختلاف احاديث سؤال كرد . حضرت عليه السلام فرمود : در ميان مردم هم حق است و هم باطل و هم راست است و هم دروغ و هم ناسخ است و هم منسوخ و هم عام است و هم خاص و هم محكم و هم متشابه و هم روايت حفظ شده و هم نصورات و خيالات واهى . آنقدر در زمان حيات رسول خدا صلى الله عليه وآله به آن دروغ بستند كه حضرت خطبه خوانده و فرمود : هر كس عمدا بر من دروغ ببندد ، جايگاهش از آتش پر خواهد شد . حديث را چهار نفر مىتوانند بياورند كه پنجمى ندارد : شخصى منافق كه به ظاهر ايمان آورده و بصورت ساختگى و تصنع به اسلام عمل مىكند كه هيچ ابائى از گناه و جنايت ندارد . عمدا به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم دروغ مىبندد . اگر مردم بدانند او منافق و دروغگو است ، هرگز حديث و حروف او را نپذيرفته و او را تصديق نمىكنند . اما از آنجا كه اين منافق از اصحاب آن حضرت بوده ، و سخنان حضرت را شنيده و اعمال و رفتارش را ديده است ، حرف او را قبول مىكنند . در حاليكه خداوند از حال و روز منافقين شما را باخبر نموده ، و آنها را برايتان توصيف كرده است . همين منافقين بعد از آن حضرت باقى مانده و خود را به رهبران و سران كفر و گمراهى كه به آتش جهنم دعوت مىكنند ، نزديك كرده و حكام هم آنانرا فرمانروائى داده و بر دوش مردم سوار كردند . و توانستند دنيا را بلعيده و به كام آن برسند . مردم هم كه دنباله‌رو دنيا و فرمانرواها هستند مگر كسى كه خداوند او را حفظ كند . اين شخص يكى از آن

1273