- صحيح بخارى چ 6 ص 72 . . . كلمه ديار از دور گرفته شده و بر وزن فيعال مىباشد مانند آنكه عمر الحى القيام مىخواند كه قيام از قمت گرفته شده و بر وزن فيعال مىباشد . جناب بخارى در دفاع از عمر مىگويد : مىتوان قراءت عمر را خواند . زيرا قيوم و قيام هر دو مدح خدا هستند . . . ! ! اما بايد به آقاى بخارى گفت : آيا ملاك مدح خدا است يا نص قرآن كه پيامبر صلى الله عليه وآله آنگونه خوانده است ؟ ! ! - صحيح بخارى ج 8 ص 184 ابو عبد الله به نقل از قيس بن سعد و ابو زبير مىگويد : قيام . اما مجاهد مىگويد : قيوم . يعنى چيزى كه ديگران به آن تكيه دارند . عمر هم قيام مىخواند . البته هر دو كلمه مدح است . < فهرس الموضوعات > قيوم و قيام هر يك بناى مستقلى دارند ! ! < / فهرس الموضوعات > قيوم و قيام هر يك بناى مستقلى دارند ! ! - مفردات راغب ص 417 ( الله لا اله الا هو الحى القيوم ) قيوم يعنى كسى كه هر چيزى به او تكيه دارد و او به هر موجودى حيات و وسائل حيات را داده است . مراد از قيوم معناى اين آيه است ( الذى اعطى كل شىء خلقه ثم هدى ) ( خداى ما كسى استكه خلقت و حيات هر موجودى را او عطا كرده و هدايتش كرده است . ) و آيه ( افمن هو قائم على كل نفس بما كسبت ) ( او كسى استكه هر چيزى هر چه بدست مىآورد قيام و تكيه به او دارد . ) بناى قيوم بر وزن فيعول است است وبناى قيام بر وزن فيعال مانند ديون و ديان . < فهرس الموضوعات > براى تبرئه عمر مىگويند : قيام هم لغتى در قيوم است ! ! < / فهرس الموضوعات > براى تبرئه عمر مىگويند : قيام هم لغتى در قيوم است ! ! - الصحاح ج 5 ص 2018 قيوم اسمى از اسماء خداوند است . عمر الحى القيام خوانده است كه البته آن هم لغتى است . - كتاب العين ج 5 ص 233