responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 123


در مسند احمد ج 3 ص 383 آمده : حضرت به عمر فرمود : ندادم كه بپوشى ، بلكه آنرا بفروش او هم آنرا به دو هزار درهم فروخت .
- سنن بيهقى ج 9 ص 139 ابو على الروذبارى . . . از عبدالله بن عمر روايت مىكند : عمر بن خطاب لباس فروشى را در كنار مسجد ديد كه حله سيراء ( نوعى لباس قيمتى و تشريفاتى ) مىفروشد ، به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم عرض كرد : چه خوب بود يكى از اين لباسها را براى پوشيدن در روزهاى جمعه و هنگام ورود ميهمانان بيگانگه مىخريدى . حضرت فرمود : اين لباسها به درد كسى مىخورد كه حظ و بهره‌اى در آخرت نداشته باشد . پس از اين قضيه ، چندين لباس از همان لباس براى پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم آوردند ، حضرت يكى از آنها را به عمر داد ، عمر گفت يا رسول الله شما درباره اين لباسها چنين و چنان فرمودى ، اكنون به من مىدهى كه بپوشم ؟ حضرت فرمود ، من ندادم تا بپوشى ، عمر هم آنرا براى برادر مشركش در مكه فرستاد .
< فهرس الموضوعات > * * * شوهر خواهر عمر ، قدامة بن مظعون < / فهرس الموضوعات > * * * شوهر خواهر عمر ، قدامة بن مظعون < فهرس الموضوعات > عمر او را حاكم بحرين كرد . . . او هم افتضاح ببار آورد و عمر را گرفتار كرد < / فهرس الموضوعات > عمر او را حاكم بحرين كرد . . . او هم افتضاح ببار آورد و عمر را گرفتار كرد - سنن بيهقى ج 8 ص 316 ابو منصور عبدالقاهر بن طاهر بغدادى و ابو نصر بن قتادة و ابو القاسم عبدالرحمان بن على بن حمدان فارسى . . . از ابن سيرين روايت مىكنند : هنگامى كه جارود نزد عمر آمد به عمر گفت : كسى را براى ما حاكم كردى كه شراب مىخورد ، عمر گفت شاهد هم دارى ؟ گفت : ابو هريرة . عمر گفت : دامادت ، دامادت ( زيرا ابو هريرة شوهر خواهر جارود بود ) عمر گفت : با تازيانه پشتش را به درد خواهم آورد . جاورد گفت بخدا قسم اين كار خلاف حق و انصاف است داماد تو شراب مىخورد ( قدامة بن مظعون شوهر خواهر عمر بود كه شراب خورده بود ) و داماد ما را شلاق مىزنى ! !
بالاخره ديگران هم پيش عمر شهادت دادند كه شوهر خواهرش شراب خورده ، لذا عمر گفت : از زمانى كه به خلافت رسيدم از هيچكس بجز او ( شوهر خواهرش ) حمايت نكرد ، ولى او براى ما خيرى نداشت ، برويد و او را شلاق بزنيد .
- اسد الغابة ج 4 ص 198

123

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست