< فهرس الموضوعات > اما بالاخره شخص عمر بناى انتشار فرهنگ قصهگوها را پايهگذارى كرده و به تميم دارى اجازه داستانسرائى مىدهد ! ! < / فهرس الموضوعات > اما بالاخره شخص عمر بناى انتشار فرهنگ قصهگوها را پايهگذارى كرده و به تميم دارى اجازه داستانسرائى مىدهد ! ! - تاريخ مدينه ج 1 ص 12 موسى بن اسماعيل از ابو عثمان از عتبه روايت مىكند : تميم دارى از عمر اجازه قصهگوئى خواست . ابتدا عمر اجازه نداد . اما بعدا پذيرفت و گفت : ولى بتو بگويم كه ترا خواهند كشت و اشاره به حلق او كرد . - مسند احمد ج 3 ص 449 عبد الله . . . از سائب بن يزيد روايت مىكند : در عهد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله وسلم و ابوبكر هيچ قصهگوئى نبود . اولين قصهگو تميم دارى بود كه از عمر اجازه قصه گفتن خواست . عمر هم به او اجازه داد ايستاده براى مردم قصه بگويد . < فهرس الموضوعات > مىگويند : عمر اجازه قصهگوئى را قبل از تميم دارى به عبيد بن عمير داده بود ! < / فهرس الموضوعات > مىگويند : عمر اجازه قصهگوئى را قبل از تميم دارى به عبيد بن عمير داده بود ! - كنز العمال ج 10 ص 281 29448 - ثابت بنانى مىگويد : اولين قصهگو عبيد بن عمير بود كه در عهد عمر بن خطاب قصه مىگفت . < فهرس الموضوعات > * * * جلسه قصهگوئى تميم فقط روزهاى جمعه قبل از خطبه عمر بود . اما عمر روزهاى شنبه را هم به آن افزود < / فهرس الموضوعات > * * * جلسه قصهگوئى تميم فقط روزهاى جمعه قبل از خطبه عمر بود . اما عمر روزهاى شنبه را هم به آن افزود < فهرس الموضوعات > عثمان يك روز ديگر هم به آن اضافه كرد ! ! < / فهرس الموضوعات > عثمان يك روز ديگر هم به آن اضافه كرد ! ! - تاريخ مدينه منوره ج 1 ص 11 محمد بن يحيى . . . از ابن شهاب روايت مىكند : اولين كسيكه قصهگوئى را در مسجد پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شروع كرد ، تميم دارى بود كه از عمر اجازه اين كار را خواست . ابتدا عمر اجازه نداد ، اما در آخرين روزهاى خلافتش به او اجازه داد روزهاى جمعه قبل از خارج شدن او براى نماز قصه بگويد . تميم دارى همين اجازه را از عثمان بن عفان هم خواست . او هم اجازه داد در هفته دو روز براى مردم قصه بگويد .