الله صلى الله عليه ( و آله ) وسلم و از مهاجرين پيشگام اسلام است جانشين خود كردهاى . عمر گفت : بله اينكار را كردم اما بخدا قسم اسم او را پاك خواهم كرد . همين آل عمر براى ما كافى است ، نه براى ما و نه بر عليه ما . < فهرس الموضوعات > اگر ابو عبيده يا سالم فارسى زنده بود يكى از آن دو را خليفه مى كردم ! ! < / فهرس الموضوعات > اگر ابو عبيده يا سالم فارسى زنده بود يكى از آن دو را خليفه مى كردم ! ! - تاريخ مدينه منوره ج 3 ص 922 موسى بن اسماعيل . . . از عبد الله بن بريده روايت مى كند : هنگامى كه عمر زخم خورد ، به او گفتند : كاش كسى را جانشين خود مى كردى ، جواب دارد : اگر ابو عبيدة بن جراح يا سالم مولى ابو حذيفه زنده بود ، يكى از آن دو را خليفه مىكردم . - كنز العمال ج 13 ص 215 36654 - ثابت بن حجاج مىگويد : شنيدم كه عمر بن خطاب گفته بود : اگر ابو عبيدة جراح زنده بود او را بدون مشورت خليفه و جانشين خود مىكردم . اگر باز خواست هم مىشدم مىگفتم : امين خدا و رسولش را جانشين خود كردم . < فهرس الموضوعات > ربيع حارنى صلاحيت دارد . . . اما ! ! < / فهرس الموضوعات > ربيع حارنى صلاحيت دارد . . . اما ! ! - كنز العمال ج 5 ص 763 14311 - شعبى مىگويد : عمر پرسيد : كسى را سراغ داريد كه كار مهمى از مسلمانان را مىخواهم به او به سپارم ؟ گفتند : عبد الرحمن به عوف . گفت : نه ، او ضعيف است . گفتند : فلانى ، گفت : نه ، به او احتياجى ندارم . گفتند : پس چه كسى را مىخواهى ؟ گفت : كسى را مى خواهم كه در مقابل امير و خليفه مانند ساير مردم باشد و وقتى هم امير نبود ، براى مردم مانند امير رفتار كند . گفتند : چنين كسى را نمىشناسيم جز ربيع بن زياد حارنى . گفت : راست مىگوئيد . < فهرس الموضوعات > عمر مىخواست عبد الرحمن بن عوف را خليفه كند . . . اما او نپذيرفت ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر مىخواست عبد الرحمن بن عوف را خليفه كند . . . اما او نپذيرفت ! ! - كنز العمال ج 5 ص 727