responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1027


1731 - سعيد بن يسار مىگويد : عمر خبردار شد شخصى در شام خيال مىكند كه مؤمن است . دستور داد او را احضار كردند ، از او پرسيد : چگونه چنين خيالى دارى ؟ گفت : مردم در عهد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سه دسته بودند : مؤمن و كافر و منافق . بخدا قسم من كافر و منافق نيستم ، پس حتما مؤمنم . عمر از خوشحالى دستان او را در دست گرفت .
< فهرس الموضوعات > عمر مىگويد : هر كس با شورا مخالفت كند كافر و گمراه و از اهل آتش است ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر مىگويد : هر كس با شورا مخالفت كند كافر و گمراه و از اهل آتش است ! !
- تاريخ مدينه منوره ج 3 ص 889 بحيى بن سعيد قطان . . . از معدان بن ابي طلحة يعمرى روايت مى كند : عمر پس از حمد و ثناى الهى و ياد پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم و ابوبكر گفت : در خواب ديدم دوبار مرا صدا زد و من اين را پايان عمر خودم مىدانم . عده‌اى از مردم به من مىگويند كه جانشينى براى خودم تعيين كنم ، البته خداوند نخواهد گذاشت كه دين و خلافت و آنچه را كه پيامبرش صلى الله عليه ( وآله ) وسلم براى مردم آورده از بين برود ، چنانچه مرگ من فرا رسيد ، خلافت در ميان آن شش نفرى باشد كه پيامبر خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در حين وفات آنها را دوست داشت ، با هر يك از آنها بيعت كرديد ، از او بشنويد و اطاعت كنيد . البته مىدانم كه عده‌اى خواهند بود كه با امر شورى مخالفت خواهند كرد آنان همانهائى هستند كه من با آنها جنگيده‌ام بدانيد اگر كسى با شورى مخالفت كند ، دشمن خدا و كافر و گمراه خواهد بود .
< فهرس الموضوعات > * * شوراى عمر . . . تأكيد نظام وليعهدى و زورگوئى < / فهرس الموضوعات > * * شوراى عمر . . . تأكيد نظام وليعهدى و زورگوئى < فهرس الموضوعات > * * * خلاصه‌اى از ترور و مرگ عمر < / فهرس الموضوعات > * * * خلاصه‌اى از ترور و مرگ عمر < فهرس الموضوعات > كعب الاحبار از قضيه توطئه قتل عمر خبر داشت ! !
< / فهرس الموضوعات > كعب الاحبار از قضيه توطئه قتل عمر خبر داشت ! !
- تاريخ مدينه منوره ج 3 ص 891 محمد بن يحيى بن على مدنى . . . از جد عبد الله بن زيد روايت مىكند : هنگامى كه عمر از آخرين حج خود برگشت ، كعب ( الاحبار يهودى ) به او گفت : وصيت‌هايت را بكن كه امسال خواهى مرد . عمر پرسيد : از كجا مىدانى ؟ جواب داد : در كتاب خدا چنين ديده‌ام . گفت : ترا به خدا با اسم و نسبم بعنوان عمر بن خطاب ديده‌اى ؟ گفت نه ، با صفت و روش و اعمال و رفتارت

1027

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1027
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست