توسل عمر به اقرباء پيامبر صلى الله عليه وآله به هر دليلى كه باشد ، وهابيان را محكوم مىكند ! ! - الدرر السنيه ج 1 ص 9 بيهقى و ابن ابى شيبه با سند صحيح روايت مىكند : مردم در خلافت عمر گرفتار قحطى شدند ، بلال بن حرث كه از اصحاب پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بود نزد قبر آن حضرت رفته و عرض كرد : يا رسول الله : براى امتت آب بخواه كه هلاك شدند . حضرت هم به خواب او آمد و فرمود : سيراب خواهيد شد . استدلال به اين رؤيا صحيح نيست ، اگر چه رؤيا حق است ، اما حكمى به آن ثابت نمى شود . زيرا ممكن است كسى كه خواب ديده اشتباهاتى بكند ، اما استدلال به اين كه يكى از صحابه مانند بلال بن حرث نزد قبر آن حضرت رفته متوسل مىشود و از حضرت طلب آب مىكند ، صحيح است و مىرساند كه توسل و استغاثه به پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از بهترين و صالحترين اعمال است ، چنانكه آدم عليه السلام هم به آن حضرت متوسل شد ، قبل از آنكه آن حضرت بدنيا بيايد . در روايت آمد : هنگامى كه آدم از درختى كه از آن نهى شد بود ، خورد ، به آن حضرت متوسل شد . همچنين بيهقى در كتاب دلائل النبوة ( كه حافظ ذهبى درباره آن گفته است : نماى آن كتاب نور و هدايت است از عمر بن خطاب روايت مىكند : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : هنگامى كه آدم مرتكب خطا شد ، عرض كرد : خدايا بحق محمد ( صلى الله عليه وآله ) مرا بيامرز . خداوند به او فرمود : از كجا محمد ( صلى الله عليه وآله ) را شناختى ، در حاليكه هنوز او را خلق نكردهام ؟ آدم جواب داد : هنگامى كه مرا خلق كردى ، سرم را بلند كردم ، ديدم بر پايههاى عرش نوشته شده لا اله الا الله ، محمد رسول الله . دانستم كه تو اسم كسى را به اسم خودت اضافه نمىكنى ، مگر آنكه محبوبترين خلق نزد تو باشد . خداوند فرمود : راست مى گوئى . از محبوبترين خلق نزد من است . حال كه مرا به او خواندهاى ، ترا مىآمرزم . اگر محمد ( صلى الله عليه وآله ) نبود ، ترا خلق نمى كردم . همين روايت را حاكم و طبرانى نقل كردهاند و در آخر آن اين جمله را اضافه كردهاند كه او آخرين پيامبر از ذريه تو مىباشد . . . خلاصه مطلب آنكه توسل به پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در حيات و ممات و ديگر انبياء مرسلين عليهم السلام و اولياء و صالحين نزد ما سنيها صحيح و جايز مىباشد . . .