ابو سعيد عمرو بن محمد بن منصور . . . . . از عمر بن خطاب روايت مىكند ، رسول خدا صلى الله عليه آله فرمود : هنگامى كه آدم مرتكب خطا شد . عرض‌كرد : خدايا ترا به حق محمد مرا بيامرز . خداوند به او فرمود : از كجا محمد ( صلى الله عليه وآله ) را شناختى ، در حاليكه من هنوز او را خلق نكرده‌ام ؟ آدم جواب داد : خدايا وقتى گل مرا سرشتى و از روح خود در آن دميدى ، سرم را بلند كردم ، ديدم بر ستونهاى عرش نوشته شده : لا اله الا الله ، محمد رسول الله . از اينجا دانستم كه تو اسم كسى را به اسم خودت اضافه نمىكنى ، مگر او محبوبترين خلقت باشد . خداوند فرمود : بله ، او بهترين و محبوبترين خلق من است ، بحق او مرا بخوان ، ترا خواهم آمرزيد . اگر محمد ( صلى الله عليه وآله ) نبود ، ترا خلق نمى كردم .
< فهرس الموضوعات > عمر گاه وبيگاه فضائل على عليه السلام را ذكر مى كرد و غبطه مىخورد ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر گاه وبيگاه فضائل على عليه السلام را ذكر مى كرد و غبطه مىخورد ! !
- مجمع الزوائد ج 9 ص 120 ابو هريره مىگويد : عمر بن خطاب مىگفت ، سه چيز خداوند به على بن ابى طالب ( عليه السلام ) داد كه اگر يكى از آنها را من داشتم ، از شتران سرخ مو برايم با ارزشتر بود . يكى آنكه او با فاطمه ( عليها سلام ) دختر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم ازدواج كرد . دوم آنكه او هم مانند رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در مسجد خانه داشت وچيزهايى براى او حلال بود كه براى هيچكس حلال نبود . سوم آنكه او پرچم دار خيبر بود . . .
< فهرس الموضوعات > اهانت‌هاى گاه و بىگاه عمر به اقرباء و خويشاوندان پيامبر صلى الله عليه وآله . . .
< / فهرس الموضوعات > اهانت‌هاى گاه و بىگاه عمر به اقرباء و خويشاوندان پيامبر صلى الله عليه وآله . . .
< فهرس الموضوعات > خويشى با پيامبر سودى براى شما ندارد ! !
< / فهرس الموضوعات > خويشى با پيامبر سودى براى شما ندارد ! !
- مجمع الزوائد ج 9 ص 257 عبدالرحمان بن ابى رافع مىگويد : ام هانى دختر ابو طالب با آرايش و زينت آلات بيرون آمد . عمر به او گفت : هر كارى مىخواهى بكن ، كه محمد ( صلى الله عليه وآله ) كارى براى شما نمىتواند بكند . ام هانى نزد پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفت و قضيه را تعريف كرد . پيامبر فرمود : چطورى است كه عده‌اى خيال مىكنند شفاعت من به اهل بيتم نمىرسد ، اما به فلانى و فلانى مىرسد . . . .

993