responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 968


عمرو بن مرزوق . . . از سعيد بن جبير روايت مىكند كنيز سعد بنام زبراء بيرون آمد . پيراهنى به تن داشت ، باد پيراهن او را كنار زد عمر او را با تازيانه زد سعد آمد مانع او شود ، او را هم با تازيانه زد . سعد او را نفرين كرد . عمر ترسيد ، تازيانه را به او داد و گفت تو هم مرا بزن ، ولى او بخشيد . روايت شده بين سعد و ابن مسعود اختلافى پيش آمد ، ابن مسعود احساس كرد سعد مىخواهد او را نفرين كند ، فرار كرد .
- مجمع الزوائد ج 9 ص 153 و 217 سعيد بن مسيب مىگويد : كنيز سعد بنام ، زبرا ، پيراهن حريرى پوشيده بود ، باد پيراهن را كنار زد ، عمر با تازيه او را زد ، سعد آمد مانع او شود ، او را هم زد . سعد رفت نفرين كند كه عمر ترسيد و گفت : بيا قصاص كن . طبرانى هم همين روايت را نقل كرده و رجال آن همه معتبرند . قيس بن ابى حازم مىگويد : ابن مسعود مالى از سعد طلب داشت ، و آنرا مطالبه كرد . سعد گفت : تو مىخواهى به من ضرر بزنى ، تو ابن مسعود از قبيله هذيل نيستى ؟ گفت : چرا ، تو هم پسر ، حمنه‌اى ، هاشم بن عتبه به آن دو گفت : شما هر دو از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) هستيد . مردم چشم به شما دارند ، كه ببينند چه مىكنيد . سعد چوبى در دست داشت ، آنرا انداخت و دستهايش را به آسمان بلند كرد و گفت : اللهم رب السموات . ابن مسعود به او گفت : بگو اما نفرين نكن . سعد دست از دعا برداشت و گفت : اگر ترس از خدا نبود ، چنان نفرين مىكردم كه برگشت نداشته باشد . . .
- كنز العمال ج 13 ص 213 36646 - ( مسند عمر ) سعيد بن مسيب مىگويد : كنيز سعد بنام زبراء بيرون آمد . پيراهنى به تن داشت ، باد پيراهن او را كنار زد عمر او را با تازيانه زد سعد آمد مانع او شود ، او را هم با تازيانه زد . سعد او را نفرين كرد . عمر ترسيد ، تازيانه را به او داد و گفت تو هم مرا بزن ، ولى او بخشيد . روايت شده بين سعد و ابن مسعود اختلافى پيش آمد ، ابن مسعود احساس كرد سعد مىخواهد او را نفرين كند ، فرار كرد .
سعد را مىزند تا به او بفهماند كه ، عمر ، سلطان الله است و بايد احترام شود ! !

968

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 968
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست