responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 91


على بن حمشاذ . . . از سعد بن مسيب روايت مىكند هنگامى كه حفصه بيوه شد و رقيه همسر عثمان هم فوت نمود ، عمر به عثمان پيشنهاد كرد ، چنانچه مايل باشى حفصه را به تو بدهم اما عثمان قبول نكرد .
عمر پيش پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم گله و شكايت كرد ، حضرت فرمود : خير در همين است من با حفصه ازدواج خواهم كرد . و دخترم ام كلثوم را به عثمان خواهم داد . و همين طور هم شد .
و سنن نسائى ج 6 ص 83 و مسند احمد ج 1 ص 12 - مسند احمد ج 2 ص 27 عبدالله . . . از ابن عمر روايت مىكند : هنگامى كه خنيس بن حذافة ، شوهر حفصة ( دختر عمر ) فوت كرد ، عمر به عثمان گفت : اگر مايل باشى حفصه را به تو بدهم ، عثمان جواب داد من احتياجى به زن ندارم بايد فكر كنم .
عمر همين پيشنهاد را به ابوبكر كرد ، ابوبكر ساكت ماند و جوابى نداد ، البته عمر به ابوبكر بيش از عثمان مايل بود .
در اين هنگام رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از حفصه خواستگارى كرد . عمر به ابوبكر گفت : به عثمان پيشنهاد كردم ، قبول نكرد ، به تو پيشنهاد كردم قبول نكردى و ناراحتى من بيشتر از تو است تا از عثمان .
ابوبكر گفت : پيامبر ( ص ) به من گفته بود كه مىخواهد حفصه را بگيرد و چونكه اين مسأله سر پيامبر ( ص ) بود من آنرا فاش نكردم .
عثمان ازدواج با حفصه را نپذيرفت ، اما مىگويند عثمان خواستگارى كرد ، عمر قبول نكرد - كنز العمال ج 13 ص 31 36167 - روايت شده : عثمان دختر عمر را خواستگارى كرد ولى عمر نپذيرفت . حضرت پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم خبردار شد ، به عمر فرمود : آيا مىخواهى بهتر از عثمان را به تو معرفى كنم و زن بهترى نيز براى عثمان معرفى نمايم ؟ گفت بله ، حضرت فرمود : تو دخترت را به من بده و من هم دخترم را به عثمان مىدهم .

91

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 91
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست