responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 726


گفت : پدر و مادر بفدايت ، چه شده ؟ فرمود : از خدا اجازه خواستم به زيارت قبر مادرم بروم و برايش استغفار كنم ، اجازه نداد .
- مسند احمد ج 5 ص 355 عبدالله . . . از بريده روايت مىكند : در سفرى حدود هزار سوار همراه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بوديم كه در محلى فرود آمده و دو ركعت نماز خوانديم . حضرت به طرف ما كه برگشت ، چشمانش پر از اشك بود . عمر گفت : پدر و مادرم بفدايت ، چه شده : حضرت فرمود : از خدا اجازه خواستم ، براى مادرم استغفار كنم ، اجازه نداد ، دلم سوخت و گريه‌ام گرفت . سابقا شما را از زيارت قبول نهى مىكردم ، اما حالا مىگويم : هر چه مىتوانيد آنها را زيارت كنيد . همچنين شما را از نگهداشتن گوشت قربانى بيش از سه روز نهى مىكردم ، اما حالا هر چه مىتوانيد از آن بخوريد و هر قدر مىخواهيد نگهداريد . شما را از نوشيدن آب در ظرف نهى مىكردم ، اما الآن از هر ظرفى مىخواهيد آب بنوشيد ، فقط شراب مست كننده نخوريد . . .
پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به مقام نبوت و جد خود عبد المطلب افتخار مىكند . . . اما عمريها مىگويند : اجداد آن حضرت كافر بودند ! !
- بخارى ج 3 ص 218 و 220 قتيبه . . . . . از ابو اسحاق روايت مىكند : شخصى از براء بن عازب پرسيد : آيا در غزوه حنين فرار كرديد ؟ جواب داد . ما فرار كرديم اما رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرار نكرد ، علت آن بود كه ابتدا ما به دشمن حمله كرده ، آنها را فرارى داديم ، اما از آنجا كه قبيله هوازن در تيراندازى مهارت داشتند ، بمحض آنكه ما مشغول جمع كردن غنائم شديم برگشتند و ما را هدف تيرهاى خود قرار دادند ، همه فرار كرديم ، اما رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرار نكرد ، سوار بر قاطر سفيد خود بود و افسار آن دست ابوسفيان ، حضرت رجز مىخواند :
من پيامبر راستينم من پسر عبدالمطلب هستم ( انا النبى لا كذب انا ابن عبدالمطلب ) ( ابوسفيان در اينجا ابو سفيان معروف نيست ، بلكه ابوسفيان بن حارث از پسر عموهاى رسول خدا صلى الله عليه وآله مىباشد )

726

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 726
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست