responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 700


ابو اليمان . . . از عبدالله بن عباس روايت مىكند : هميشه در پى آن بودم تا از عمر بپرسم ، آن دو همسر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم كه خداوند درباره آنان فرمود : ( ان تتوبا الى فقد صغت قلوبكما ) ( اگر توبه كنيد جا دارد زيرا دلهايتان از حق متمايل گشته است ) چه كسانى بودند ، تا آنكه يكسال كه با عمر عازم حج بوديم ، عمر در راه براى قضاء حاجت رفت ، منهم بدنبالش رفتم و آب روى دستش ريختم ، تا وضو گرفت سپس از آن دو زن سؤال كردم . گفت : خيلى تعجب است ، اى پسر عباس ، آن دو عائشه و حفصه ( دختران ابوبكر و عمر ) بودند .
چه كسى باور مىكند سرى را كه پيامبر صلى الله عليه وآله به بعضى از زنانش گفته بود ، نوشيدن شربت عسل بوده است ؟ ! !
- بخارى ج 7 ص 232 ( يا أيها النبى لم تحرم ما احل الله لك تبتغى مرضاة ازواجك والله غفور رحيم . . . ) حسن بن محمد . . . از عبيد بن عمير روايت مىكند : عائشه مىگويد : خبردار شدم كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نزد همسر ديگرش زينب بنت جحش بوده و شربت عسل نوشيد ، لذا با حفصه قرار گذاشتيم حضرت نزد هر كدام از ما آمد به او بگوئيم بوى ، مغافير ، ( نوعى شيره درخت ) مىدهى ، مگر مغافير خورده‌اى ؟ همينطور هم شد ، هنگامى كه حضرت آمد ، به او گفتيم ، فرمود : شربت عسل پيش زينب بنت جحش خوردم ، ديگر اين كار را نخواهم كرد . اين آيه نازل شد ( يا ايها النبى لم تحرم ما احل الله لك . . . ) ابراهيم بن موسى از هشام روايت مىكند : حضرت فرمود : ديگر اينكار را نخواهم كرد و قسم هم خورده و به آن زن ( عائشه يا حفصه ) فرمود : اين راز را به كسى مگو .
- سنن ابو داود ج 2 ص 191 3714 - احمد بن محمد بن حنبل . . . از عبيد بن عمير روايت مىكند : عائشه مىگويد : خبردار شدم كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نزد همسر ديگرش زينب بنت جحش بوده و شربت عسل نوشيد ، لذا با حفصه قرار گذاشتيم حضرت نزد هر كدام از ما آمد به او بگوئيم بوى ، مغافير ، ( نوعى شيره درخت ) ميدهى ، مگر مغافير خورده‌اى ؟ همينطور هم شد ، هنگامى كه حضرت

700

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 700
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست