خارج شدم ، اما عمر به من چنين و چنان گفت . اين آيه نازل شد ، حضرت به من فرمود : خداوند اجازه داد كه براى انجام كارهاى خود بيرون برويد . ( از اين روايت بدست مىآيد كه سوده حجاب كرد و از خانه خارج شد ، معلوم مىشود كه آن موقع آيه حجاب نازل شده بود و اعتراض عمر هم بعد از نزول آيه بوده نه قبل از آن ، تا بگويند اعتراض عمر باعث نزول آيه حجاب شد . منتها اين آقايان سنيها از خود نمىپرسند ، چرا عمر صدايش را بلند كرد و به همسر رسول خدا صلى الله عليه وآله آنچنان جسارت و بىاحترامى كرد ، آيا سوده ام المؤمنين نبود ؟ ! ! ) عبدالله . . . از عائشه روايت مىكند : سوده پس از آنكه آيه حجاب نازل شد خود را پوشانيد ، و براى كارى از منزل بيرون آمد ، سوده زنى بود قد بلند و هيكل دار ، همه با ديدن او مىدانستند او كيست ، عمر بن خطاب كه او را ديد با صداى بلند گفت : سوده ، بخدا قسم ما ترا مىشناسيم ، پس مواظب خودت باش ببين چگونه خارج مىشوى . سوده برگشت و به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم كه در خانه او بود ، عرض كرد : يا رسول الله براى كارى از منزل خارج شدم ، اما عمر به من چنين و چنان گفت . اين آيه نازل شد ، حضرت به من فرمود : خداوند اجازه داد كه براى انجام كارهاى خود بيرون برويد . - الدر المنثور ج 5 ص 221 ابن سعد و بخارى و مسلم و ابن حرير و ابن ابى حاتم و بيهقى در سنن از عائشه روايت مىكنند : سوده پس از آنكه آيه حجاب نازل شد خود را پوشانيد ، و براى كارى از منزل بيرون آمد ، سوده زنى بود قد بلند و هيكل دار ، همه با ديدن او مىدانستند او كيست ، عمر بن خطاب كه او را ديد با صداى بلند گفت : سوده ، بخدا قسم ما ترا مىشناسيم ، پس مواظب خودت باش ببين چگونه خارج مىشوى . سوده برگشت و به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) و سلم كه در خانه او بود ، عرض كرد : يا رسول الله براى كارى از منزل خارج شدم ، اما عمر به من چنين و چنان گفت . اين آيه نازل شد ، حضرت به من فرمود : خداوند اجازه داد كه براى انجام كارهاى خود بيرون برويد . آيه حجاب سال پنجم هجرى نازل شد اما عمر آنرا با حوادث سالهاى بعد مخلوط كرد ! ! - الدر المنثور ج 5 ص 214