responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 69

إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)


، پرسيد چرا ؟ قضيه را تعريف كرد . عمر گفت همين جا بمان تا من هم بروم ، او هم نزد حضرت رفته و مانند ابوبكر همان حرفها را زد ، و حضرت رويش را برگرداند ، عمر برگشت و به ابوبكر گفت : حضرت منتظر فرمان الهى درباره فاطمه مىباشد . آنگاه هر دو نزد على ( ع ) رفته و از او خواستند كه مانند آن دو به خواستگارى فاطمه ( ع ) برود ، على ( ع ) مىفرمايد : برخاستم و عبايم را به دوش انداخته بطورى كه مقدارى از آن روى زمين كشيده مىشد ، نزد رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفته و عرض كردم : يا رسول الله شما حس خير خواهى و ثبات قدم مرا در اسلام مىدانيد و . . . حضرت فرمود : يا على چه مىخواهى ؟ عرض كردم : فاطمه را ! فرمود : چه دارى ؟ عرض كردم : اسب و زره‌ام ، فرمود : اسب را احتياج دارى ، زره‌ات را بفروش .
زره را به چهارصد و هشتاد درهم فروخته و نزد حضرت آوردم ، مقدارى از آن را برداشت و بلال را صدا زد و به او فرمود : اين را عطر بخر . سپس بقيه پول را تقسيم كردند تا چيزهاى مختلفى بخرند . و براى آنها تختى قرار داد كه با ريسمانهائى از نخل ساخته بودند و نيز پشتى تهيه كردند از چرم كه داخل آن از ليف خرما بود ، سپس كف خانه را هم شن پهن كردند . آنگاه حضرت به من فرمود : ( پس از ازدواج و در شب زفاف ( هنگامى كه فاطمه پيش تو آمد ، چيزى نگو تا من بيايم ، از آن طرف فاطمه ( ع ) با ام ايمن آمده و در گوشه‌اى نشستند ، من هم در گوشه‌اى ديگر تا آنكه حضرت تشريف آورده و فرمودند : برادرم كجاست ؟ ام ايمن گفت ؟ برادرت ! يا آن برادرى كه دخترت را به او داده‌اى ، فرمود : بله ، آنگاه به فاطمه ( ع ) فرمودند : آب بياور ، او هم در ظرفى آب آورده ، آنگاه حضرت مقدارى از آب در دهان گرداند و به ظرف ريخت و مقدارى از آنرا به سر و سينه فاطمه ( ع ) پاشيد و عرض كرد : خدايا او و اولاد او را از شر شيطان رجيم به تو مىسپارم ، سپس به فاطمه فرمود : پشتت را بكن ، آنگاه مقدارى از همان آب را به ميان كتفهاى او پاشيد و عرض كرد ، خدايا او و اولادش را از شر شيطان به تو مىسپارم ، سپس به من فرمود آب بياور و آوردم و با من هم مانند فاطمه رفتار كرد . سپس فرمود : اكنون با نام خدا و بركت الهى نزد همسرت برو .
آيا ازدواج عمر با ام كلثوم دختر على ( ع ) صحيح است ؟
- البداية والنهاية ج 5 ص 330

69

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست