responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 676


دختران مالك كنيز خود شوند و پا برهنه‌ها و عريانها و چوپانها ساختمانهاى بلند بسازند . آنگاه آن شخص رفت . حضرت به من فرمود : عمر مىدانى او كه بود ؟ عرض كردم : نه خدا و رسولش عالم‌ترند . فرمود : او جبرئيل بود ، آمده بود تا دين را به شما بياموزد .
و سنن ترمذى ج 4 ص 119 - مسند احمد ج 1 ص 27 عبدالله . . . يحيى بن يعمر و حميد بن عبد الرحمان حميرى روايت مىكند : عبدالله بن عمر را ديديم ، و از او درباره كسانى كه به جبر عقيده ندارند پرسيديم . سه بار گفت از قول من به آنها بگوئيد ، ابن عمر ( پسر عمر ) از شما بيزار است . سپس از پدرش عمر روايت كرد : روزى همراه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در سفر بوديم كه ناگاه شخصى خوش صورت با موهاى زيبا و لباس سفيد نزد حضرت آمد ، هيچكدام او را نشناختيم نشانه اينكه اهل سفر باشد ، در او نبود ، عرض كرد يا رسول الله ، آمدم ، سپس در كنار حضرت نشست پرسيد : اسلام چيست ؟ حضرت فرمود : شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله ، و اينكه نماز بخوانى و زكات بدهى و ماه رمضان روزه بدارى و حج كعبه نمائى . پرسيد : ايمان چيست ؟ فرمود : به خدا و ملائكه و بهشت و دوزخ و برخاستن از قبر و تقدير ايمان بياورى . پرسيد احسان چيست ؟ فرمود : طورى عمل كنى كه گويا خدا را مىبينى و بدانى اگر تو او را نمىبينى او ترا مىبيند . پرسيد : قيامت چه ساعتى برپا مىشود ؟ فرمود : من بيشتر از تو نمىدانم . پرسيد : علامتهاى آن چيست ؟ فرمود : زمانيكه پابرهنه‌ها و فقرا و عريانها آسمانخراشهاى بلند بسازند و كنيزكان صاحبان خود را بزايند . آنگاه بلند شد و رفت ، همه بدنبالش گشتند ، كسى او را نديد . حضرت دو يا سه روز آنجا ماند . سپس فرمود : پسر خطاب مىدانى او كه بود ؟ عرض كردم : خدا و رسولش عالم‌ترند . فرمود : او جبرئيل بود ، آمده بود تا دين را به شما بياموزد . شخصى پرسيد : آنچه را انجام مىدهيم آيا همه در تقدير گذشته است ، يا چيزى است كه جديدا آغاز مىشود ؟ فرمود : نه ، چيزهائى است كه هم در تقدير گذشته است . شخص ديگرى پرسيد : براى چه كار مىكنيم ؟ فرمود : اهل بهشت براى بهشت و اهل جهنم براى جهنم تلاش مىكنند و بسوى بهشت و جهنم در حركتند . . .
جبرئيل سلام خداوند را هم به پيامبر صلى الله عليه وآله ابلاغ مىكند و هم به عمر ! !
- كنز العمال ج 11 ص 634

676

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 676
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست